تربیت فرزند می تواند رضایت بخش و همراه با لذت باشد. اما در عین حال می تواند دشوار و زمان بر نیز باشد. والدین باید نیازهای روزانه فرزند خود را بشناسند و آنها را برطرف کنند. آنها همچنین مسئول کمک به هر یک از فرزندان خود در توسعه مهارت های زندگی هستند. این مهارت ها شامل مهارت های زندگی روزمره، مهارت های اجتماعی و رفتارهای مناسب است. والدینی که بیش از یک فرزند دارند باید شخصیت هر یک را نیز در نظر بگیرند.
با این توصیف به نظر میآید که تربیت فرزند موضوعی چالش برانگیز باشد که نیاز به راهنمایی و کمک گرفتن از متخصصین دارد. یک روانشناس یا مشاور میتواند در موضوعات روزمره تربیت فرزند و نیز در موقعیتهای دشوار راهنمای والدین باشد.
مشاوره خانواده چه کمکی در تربیت فرزند می کند؟
پیکربندی خانواده شما هر چه که باشد، زندگی خانوداگی امروزه بیش از هر زمان دیگری چالش های پیچیده ای را به همراه دارد. کمک گرفتن از مشاوره خانواده در راستای حل بحران یا تعارض خانوادگی یا مسائلی پیرامون روابط والدین و فرزند میتواند منجر به چشماندازی سازنده و سالمتر شود. مشاوره خانواده شما را قادر میسازد تا به مسائلی که در طول تربیت فرزند برای شما به وجود میآیند رسیدگی کنید و در حل کردن آنها موفقتر عمل کنید.
مشاوره خانواده به ویژه در مواقع بحران، چه در مورد نیازهای عاطفی کودک در حین انتقال به مرحله جدیدی از رشد خود، یا در رابطه با روابط چالش برانگیز خواهر و برادر و نیز در حل مسائل بین نسلی میتواند راهگشا باشد.
مشاوره تربیت فرزند به والدین کمک کمک میکند درک بهتری از سبک فرزندپروری خود داشته باشند. و شما را با مزایا و معایب روشی که در تربیت فرزند پیش گرفتهاید آشنا میکند. این امر به شما کمک می کند تا مزایا را به حداکثر برسانید و از معایب رفتاری خود بکاهید.
همچنین مراجعه به مشاور خانواده به والدین میآموزد که در حل تعارضات خانوادگی چطور عمل کنند و بتوانند فرزندان خود را در این زمینه راهنمایی کنند.
نقش والدین در تربیت فرزند
والدین اغلب تأثیرگذارترین فرد در زندگی کودک هستند. حتی پس از بزرگ شدن نیز، فرزندان یک خانواده والدین را به عنوان راهنمایی در زندگی در نظر میگیرند. فرزندان ممکن است در مورد مسائل اخلاقی و همچنین نگرانیهای معمول زندگی روزمره از والدین خود مشاوره بخواهند. رفتار و باورهای والدین می تواند بر رفتار فرزندانشان تأثیر بگذارد. این امر به ویژه در سال های اولیه کودک مشاهده می شود. مسائلی مانند تنبیه بدنی کودک یا بدرفتاری با همیشه و تا آخر عمر، همراه کودک خواهد بود و ذهن و شخصیت او را شکل می دهند.
مشاهدات نشان میدهد که کودکان اغلب رفتارهای والدین را در زندگی خود بازطراحی میکنند. نحوه رفتار والدین با دیگران، استفاده زبانی آنها در موقعیتهای مختلف، عقاید خاص والدین در یک مساله از جمله مسائلی هستند که توسط کودک تقلید میشوند.
همین امر باعث میشود والدین در تربیت فرزند خود نقشی کلیدی و محوری داشته باشند. در واقع میتوان گفت که والدین در بسیاری از امور اولین و تاثیرگذارترین معلم فرزندان خود محسوب میشوند. به همین دلیل والدین ستونهای تربیت فرزند از نظر روانشناسی شناخته میشوند.
مشکلات خانوادگی چه تاثیری بر فرزندان دارند؟
در ابتدا باید ذکر کنیم که چیزی به نام خانواده ایدهآل وجود ندارد. درگیری ها و اختلافات بخشی از زندگی است و بیشتر کودکان در خلال بزرگ شدن شاهد این اتفاقات هستند. با این حال، وقتی مشکلات و اختلافات به یک روال تبدیل میشود، تأثیر زیادی روی کودکان میگذارد. تحقیقات نشان می دهد که کودکان از شش ماهگی تأثیرات محیط اطراف خود را جذب می کنند. کودکانی که نمی توانند صحبت کنند و خود را بیان کنند ممکن است واکنش هایی به شکل تحریک پذیری، بی قراری، از دست دادن اشتها و پرخاشگری شدید نشان دهند. بسیاری از این مشکلات، در ادامه زندگی هم دست از سر کودکان بر نمیدارد. مثلا اگر مشکلی در رابطه مادر و دختر وجود داشته باشد، این مشکل به دوران نوجوانی، جوانی و… هم منتقل خواهد شد.
علاوه بر این، همه کودکان واکنش یکسانی به یک موقعیت خاص ندارند. بعضی از آنها به طور علنی احساسات خود را نشان میدهند و برخی نه. کودکانی که آشکارا احساسات خود را ابراز میکنند یا خشم، پرخاشگری و غیره را نشان میدهند، در معرض خطر کمتری برای ابتلا به مشکلات جدی سلامتی هستند. اگرچه ممکن است همچنان اختلالات عاطفی و رفتاری قابل توجهی داشته باشند. بچه هایی که احساسات خود را درونی میکنند، احساسات آنها اغلب به راحتی به مسائلی مانند اضطراب، افسردگی، کناره گیری اجتماعی و غیره ختم می شود.
برخی از کودکان تمایل دارند خود را به خاطر درگیریهای بین والدین سرزنش کنند و چنین کودکانی به احتمال زیاد رفتارهایی ضد اجتماعی خواهند داشت.
با دعواهای مداوم در محیط خانواده، کودکان احساس میکنند در محیطی در معرض تهدید زندگی میکنند. آنها دائماً می ترسند که خانواده آنها از هم جدا شود یا والدین ممکن است در نهایت طلاق بگیرند. چنین کودکانی بیشتر مستعد افسردگی هستند.
دعوای مداوم بین خانواده یا والدین می تواند منجر به بی توجهی به کودک، استرس و روابط دشوار والدین با کودک شود. چنین کودکانی اغلب به عنوان نوجوانان پریشان شناخته شده و مشکلات مهمی در ایجاد روابط در آینده پیدا میکنند. کودکانی که شاهد خشونت در طول دعواهای خانوادگی هستند، معمولاً معتقدند کتک زدن قابل قبول است و در نهایت با خواهر و برادر، همسالان خود یا بعداً در روابط آینده خود، رفتار مشابهی خواهند داشت.
به طور کلی کودکانی که با مشکلات خانوادگی احاطه شده اند، اعتماد به نفس کمتری دارند، از نظر اجتماعی گوشه گیر هستند، ممکن است خشم بیش از حد و الگوهای رفتاری غیرقابل قبول اجتماعی از خود نشان دهند. چنین کودکانی در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به اعتیاد به مواد مخدر و الکل یا حتی افراط در آسیب زدن به خود هستند. کودکانی که از اوایل کودکی شاهد این مسائل هستند، در مقایسه با کودکانی که در یک محیط سالم زندگی می کنند، کاهش قابل توجهی در الگوهای رشد فیزیکی نشان می دهند.
از روانشناس کمک بگیرید
تربیت فرزند وظیفهای مهم در روند زندگی والدین است. گرچه نمیتوان انتظار داشت والدین مرتکب هیچ خطایی در این مسیر نشوند، اما میتوان با استفاده از راهنماییهای مشاوران و متخصصین، مشکلات این مسیر را به حداقل رساند.
مشاوره می تواند به طرق مختلف به والدین کمک کند. برخی از والدین به دلیل یک چالش خاص در روند تربیت اولاد دچار استرس می شوند. برخی از والدین فرزندی دارند که از نظر سلامت روان یا از نظر رفتاری دارای مشکل است. ممکن است برخی از والدین نیز در ارتباط با همسر خود دچار مشکل شوند و این امر بر تربیت فرزندان تاثیر بگذارد. در تمامی این موقعیتها مهم است که از یک متخصص و روانشناس کمک بگیرید.
مراجعه به روانشناس به شما این امکان را میدهد که با ریشه مشکلات بهتر آشنا شوید و راههای مقابله با تنش، اضطراب و اختلاف را بگیرید. همچنین اگر با مشکلی رفع نشدنی مواجه باشید، روانشناس مقیم مرکز مشاوره هم میتواند شما را در مدیریت آن راهنمایی کند.
تربیت فرزند در سالهای اولیه زندگی او، تربیت نوجوانان، تربیت فرزند پسر و راههای تربیت فرزند دختر، همه از جمله مسائلی هستند که میتوانید درباره آنها از روانشناس خود مشاوره گرفته و از مشکلات این مسیر بکاهید.