اختلال شخصیت خودشیفته
از نظر روانشناسی اختلال شخصیت خودشیفته نام دیگری هم در سطح جهانی دارد بنام اختلال شخصیتی نارسیستی و ریشه این نامگذاری به اساطیر و افسانه یونان برمیگردد، این شخصیت افسانهای زیبارو روزی لب چشمهای به قصد نوشیدن آب چهره خود را در رودخانه میبیند و فریفته زیبایی خود میشود.
برای در آغوش کشیدن خود در آب میافتد و در نهایت غرق میشود.
افرادی که دچار اختلال خودشیفتگی هستند همواره چه در خیال و چه در دنیای واقعی و یا در رفتارشان احساس خودبرتربینی و خودبزرگبینی نسبت به دیگران دارند.
اغلب اوقات سنین شروع این اختلال در اویل نوجوانی است.
این افراد اینطور تصور میکنند که بسیار مهم هستند و بقیه افراد پیرامون آنها از شأن اجتماعی و شخصیتی پایینتر از آنها قرار دارند از این جهت بهطور مدام از اطرافیان انتظار دارند از آنها تعریف و تمجید کرده و در صورت دستیابی به موفقیت یا امتیازی درباره تمام آنها بزرگنمایی میکنند .
رفتارشان بسیار اغراقآمیز و غیرواقعی است.
دائماً این تصور را دارند که از هوش و استعداد خارقالعادهای برخوردارند و هیچکس شبیه آنها نیست.
در تمامی شرایط بر این باور هستند که شخصیتی خاص و بیهمتا دارند و تنها افرادی که از درجه اجتماعی خاص برخوردار هستند لایق مراوده با ایشان است.
بهمحض حضور پیدا کردن در یک جمع تمام تلاششان را بکار میگیرند که نظر بقیه را به خود جلب کرده و بهانهای برای این بیابند تا دیگران آنها را مورد تعریف و تمجید قرار دهند.
اینگونه افراد از آنجایی که به اطرافیان خود حسادت میورزند این تصور را دارند که با آنها حسادت میشود، درنتیجه این رفتارها بندرت قادر به ساختن رابطهای سالم با دیگران هستند و اگر هم با شخصی رابطه دوستانه داشته باشند بهمنظور سوءاستفاده و رسیدن به مقاصد خودشان است.
مهمترین شیوه برای درمان این اختلال مراجعه به رواندرمان و درمان از طریق صحبت کردن و یا مصرف دارو است.
بسیاری از پزشکان بر این باور هستند احتمال دارد ریشه این اختلال از بیتوجهی در دوران کودکی نشأت گرفته باشد.