کنترل خشم
انسان بهعنوان موجودی دارای ادراک و کسی که از آگاهی ذهنی برخوردار است دارای احساساتی متفاوت است، این بدین معناست که بهواسطه یکی از حواس قادر به درک و آگاهی درباره یک چیز هستیم.
احساسات فرایندی بالاتر از جسم و بدن ما هستند و به این خاطر با روان ما ارتباطی تنگاتنگ دارند.
از این زاویه اگر دقت کنیم متوجه خواهیم شد چرا اینقدر شناخت احساسات از دید روانشناسی هم از اهمیت بالایی برخوردار است.
احساسات درونی انسان شامل دو بخش خوشایند و ناخوشایند است: احساسات خوشایند مانند عشق، امید و شادی که مثبت است و احساساتی چون غم، ناامیدی، خشم و نفرت که ناخوشایند هستند، فقط از این جهت ناخوشایند خوانده میشوند چون ممکن است برای خود فرد و دیگران مخرب واقع شوند.
بسیاری از احساسات منفی مانند افسردگی، اضطراب و غم سبب ایجاد سکون و رخوت در ما میگردد و انرژی ما را کاهش میدهند.
اما هیجان خشم برخلاف دیگر هیجانها از این جهت بسیار مهم و تأثیرگذار است که محرک است و این تحریک گاهی سبب تخریب میشود.
هیجان خشم اگر بهدرستی مهار نشود و از راه صحیح ابراز نشود بسیار مخرب خواهد بود.
بهعنوان مثال گاهی اوقات، افراد ترجیح میدهند خشم خود را فرو خورده و نشان ندهند، در این حالت درونریزی خشم قطعاً بیماریهای روانی را در پی خواهد داشت.
از طرفی برخی افراد به شیوهای غریزی به مجادله و دعوا میپردازند که خود موجب آسیب به دیگری میشود.
در نهایت با پذیرش اینکه خشم، یکی از احساسات وجودی ما است لازم است از طریق مشاوره روانشناسی و کمک گرفتن از آنها برای شناخت هرچه بیشتر خود و در جهت تکامل درونی، مهارتهای کنترل خود و خشم خود را یاد بگیریم.
به این معنا که با تمرین یاد بگیریم هنگام خشم و در اوج عصبانیت از محیط دور شویم، نفسی عمیق بکشیم و پس از آرام شدن با قاطعیت و صبوری درباره دلیل خشم خود به گفتگو بنشینیم.