اختلالات خوردن یکی از پنهانترین یا ناشناختهترین اختلالاتی است که در خانواده وجود دارد و مشکلات زیادی ایجاد میکند. ما میدانیم که درصد بسیار بالایی از ایرانیان از اختلالات خوردن رنج میبرند.
شیوع این اختلالات در گروههای مختلف بسیار بالا گزارششده، جالب است بدانید که ۵% جمعیت دختران نوجوان آمریکایی، حداقل به یکی از این اختلالات مبتلا هستند.
اما سؤال مهم این است که چرا زنان و دختران این قدر در خطر ابتلا به اختلالات خوردن هستند؟
بر طبق تحقیقات موسسه ملی سلامت روان در آمریکا، زنان و دختران به صورت کلی، تمایل بیشتری به گرفتن رژیم یا گرفتن رژیمهای سخت دارند تا بتوانند لاغر بمانند.
برخی ورزشها مانند ژیمناستیک یا برخی حرفهها مانند مدلینگ، این باور را برای داشتن اندامی لاغر در آنها تقویت میکند، حتی اگر به معنای کاهش مصرف غذا یا قطع کامل آن باشد.
انواع اختلالات خوردن
اختلالات خوردن انواع مختلفی دارد که در اینجا به معرفی ۳ نوع از ان پرداخته ایم:
بیاشتهایی عصبی
دلیل اصلی ایجاد بیاشتهایی عصبی مشخص نیست. اگرچه میدانیم که عوامل زیادی در ریسک ابتلا به اختلال موثر هستند. عوامل اجتماعی، ژنتیک، بیولوژیک، محیطی، و روانشناختی، میتوانند در ایجاد اختلال موثر باشند. همه ما به خوبی میدانیم که فرهنگ اجتماعی میتوانند در ادراک فرد از هیکل و وزن خود کاملاً تأثیرگذار باشد.
در سالهای گذشته، لاغری بسیار زیاد به عنوان تصویری ایدهآل از زنان در جوامع غربی معرفی شده که سبب ایجاد نارضایتی در زنان و دختران شده است. این نارضایتی زمانی افزایش پیدا میکند که آنها نمیتوانند به تصویر ایدهآلی که برایشان در نظر گرفتهشده برسند و همین مشکل میتواند سرآغاز ایجاد اختلال در زنان باشد.
به همین دلیل بود که شهردار جدید لندن دستور داد تمام تصاویر زنان با لباس شنا از کل شهر برداشته شود تا این احساس نارضایتی کاذب در زنان و دختران کاهش پیدا کند.
ژنتیک و بیولوژی هم میتوانند در ایجاد بیاشتهایی عصبی موثر باشند. امروزه ما میدانیم که اختلالات خوردن میتواند در خانوادهها موروثی باشد.
اختلال پرخوری افراطی
مانند اختلال قبلی، دلیل بروز این اختلال نیز به صورت دقیق مشخص نیست، اما باز هم با مجموعهای از عوامل متعدد روبرو هستیم. عواملی نظیر اجتماع، انتظارات فرهنگی، سوابق خانوادگی، بیولوژی و عناصر روانشناختی، میتواند در ایجاد اختلال موثر باشد.
فشار اجتماعی که انتظار دارد همه لاغر و خوش هیکل باشند، میتواند سرزنشهای زیادی را متوجه فردی کند که با این معیارها سازگار نیست. این انتقادهای شدید، میتواند محرک قدرتمندی برای ایجاد اختلال باشد.
همچنین رویدادهای تروماتیک مانند آزار و اذیت یا مورد زورگویی قرار گرفتن هم میتواند دلیلی برای ایجاد اختلال باشد. نقش ژنتیک را هم در ایجاد این اختلال نمیتوانیم نادیده بگیریم؛ مانند اختلال بیاشتهایی عصبی، اگر یکی از اعضاخانواده به اختلال پرخوری افراطی مبتلا باشد،
از طرفی، ویژگیهای فرهنگی خانواده در مورد صرف غذا را نیز نباید نادیده بگیریم، خانوادهای که عادت به مصرف حجم زیادی مواد غذایی دارد، میتواند در ایجاد اختلال تأثیرگذار باشد. این خانوادهها تاکید زیادی بر غذا خوردن خود دارند و یاد گرفتهاند که مثلاً در هنگام استرس زیاد شروع به خوردن غذا کنند و بدین صورت استرس خود را کاهش دهند.
بین افسردگی و اختلال پرخوری افراطی ارتباط قدرتمندی وجود دارد. ما میدانیم که بسیاری از افراد پرخور یا افسرده هستند یا سابقه افسردگی دارند. یادمان باشد که پرخوری نوعی مکانیزم مواجهه با احساسات بروز داده نشده نظیر تنهایی و شرم است که میتواند در ایجاد افسردگی موثر باشد.
بلومیا یا پرخوری عصبی
بلومیا یکی دیگر از انواع اختلالات خوردن به حساب میآید که مانند دیگر اختلالات، محققان هنوز نتوانستهاند دلیل اصلی آن را مشخص کنند، اما تحقیقات آنها نشان داده عوامل زیادی نظیر سلامت هیجانی، ارزشهای اجتماعی، ژنتیک، محیط و مسائل دیگری در ایجاد این اختلال موثر است. موارد ذکر شده سبب نوعی عدم تعادل در ساختار مغز میشود که منجر به رفتارهای ذکر شده بلومیا خواهد شد.
رویدادهای پر اضطراب زندگی مانند مهاجرت، مرگ یکی از عزیزان، طلاق، یا حتی رویدادهای تروماتیک مانند آزار و اذیت و یا تجاوز، میتوانند محرک ایجاد این مشکل باشند؛ از طرفی هم ارزشهای اجتماعی ممکن است تأثیرات ناسالمی در مورد ظاهر بدنی و وزن داشته باشد که منجر به بروز این بیماری شود. مانند دیگر اختلالات خوردن، در بلومیا نیز شاهد موروثی بودن اختلال هستیم.
درباره ۹ دلیل شایع در ایجاد اختلال افسردگی بخوانید.
علائم اختلالات خوردن
بیاشتهایی (که به بیاشتهایی عصبی نیز شناخته میشود) اختلالی است که فرد در آن به دلیل اینکه باور دارد دچار اضافهوزن است، به خود گرسنگی میدهد اگر شما ۱۵% کمتر از وزن ایده آل خود وزن دارد و در حال کاهش وزن به دلیل نخوردن غذا هستید، ممکن است این اختلال در شما نیز وجود داشته باشد.
بلومیا (که به پراشتهایی عصبی نیز شناخته میشود) اختلالی است که همراه با پرخوری زیاد است اما بعد از پرخوری فرد به کمک روشهایی مانند استفراغ، سو مصرف ملین، دیورتیک ها و یا ورزش زیاد و شدید، تلاش میکند تا خود را از شر غذایی که خورده خلاص کند. این رفتار که منجر به خارج کردن کالریهای مصرفشده میشود غالباً پاکسازی یا والایش نامیده میشود. فردی که از این اختلالات رنج میبرد ممکن است سالها بدون اینکه به عواقب مشکل خود آگاه باشد، این رفتارهای مخرب را ادامه دهد. وزن اغلب این افراد در حالت نرمال باقی میمانند و از طرفی هم رفتارهای افراطی و پالایش هم در خفا انجام میشود، بنابراین ممکن است کسی از مشکلات آنها با خبر نشود.
اختلال پرخوری افراطی (BED) از این جهت با بلومیا متفاوت است که فرد بعد از پرخوری به دنبال رفتارهای پالایشی نیست.
این افراد اغلب بعد از سیر شدن هم به خوردن غذا ادامه میدهند، حتی زمانی که دیگر گرسنه نیستند. پرخوری سبب میشود مجموعهای از احساسات ناخوشایند نظیر انزجار، شرمندگی و تحقیر خود به سراغ آنها بیاید.
دلایل و تشخیص اختلالات خوردن
اختلالات خوردن مشکلاتی کاملاً جدی به حساب میآیند که باید مانند هرگونه اختلال روانی دیگری، درمان شوند. به یاد داشته باشید که در صورت عدم درمان این اختلالات، با عوارض جدی جسمی و روانی مواجه خواهید شد که در برخی موارد ممکن است زندگی فرد را تهدید کند.
اگرچه احساس گناه، احساسی است که فرد مبتلا به اختلالات خوردن دائماً از آن رنج میبرد، اما تحت هیچ شرایطی او نباید به خاطر مشکلی که دارد سرزنش شود.
هر چند که دلیل اصلی این اختلالات به روشنی مشخص نیست اما ما میدانیم که مجموعهای از عوامل اجتماعی، بیولوژیکی و روانشناختی میتوانند در ایجاد این رفتارها موثر باشند.
درمان اختلالات خوردن
دو شیوه درمانی مناسب برای اختلالات خوردن مورد استفاده قرار میگیرد. اگر وضعیت جسمی فرد وخیم ارزیابی شود، او حتماً باید برای درمان اختلال خود در بیمارستان بررسی شود. اما زمانی که مشکلات جسمی حاد به وجود نیامده و درجه شدت اختلال فرد خفیفتر است، افراد برای درمان میتوانند سراغ جلسات درمان فردی با یک متخصص رواندرمانی بروند.
دو رویکرد رواندرمانی شناختی رفتاری (CBT) و رواندرمانی متمرکز بر هیجان (EFT) در سالهای گذشته توانستهاند در درمان اختلالات خوردن به موفقیتهای جالبی دست پیدا کنند. در کنار درمان فردی، گروه درمانی نیز به عنوان یک شیوه مناسب و کاربردی به بیماران پیشنهاد میشود.
به یاد داشته باشیم که اختلاف خوردن در کنار اینکه یک اختلال روانی هستند، یک مشکل جسمی نیز به حساب میآیند. توصیه میکنیم که متخصصین رواندرمانی با کمک و همیاری یک متخصص تغذیه یا یک پزشک فرآیند درمانی را به جلو هدایت کنند. متخصصین تغذیه میتوانند به فرد کمک کنند تا با دریافت رژیمهای غذایی سالم، بر مشکلات تغذیه خود غلبه کند.
مدیریت و زندگی با اختلالات خوردن
زندگی با اختلالات خوردن یعنی زندگی لحظه به لحظه با شرم و احساس گناه. هر وعده غذایی این پتانسیل را دارد که به عنوان محرک اختلال عمل کند.
در فرآیند درمان، فرد باید یاد بگیرد که به هر وعده غذایی و چیزی که میخورد و چیزی که در ورای آن احساس میکند، آگاه باشد. این آگاهی به او کمک میکند تا بهتر بتوانند حملات عصبی خود را مدیریت کند.
متأسفانه مشکلی که وجود دارد این است که فرد بعد از چند دوره تلاش ناکام و رژیمهای غذایی ناموفق، دچار احساس ناامیدی و درماندگی عمیقی میشود و دیگر دست از تلاش بر میدارد.
ما باید به خاطر داشته باشیم که اختلالات خوردن کاملاً قابلدرمان است اما درمان آن نیازمند نظم، تعهد و زمان است. بنابراین فرد باید آگاه باشد که قرار نیست برای مدتی کوتاه اصولی را پیروی کند بلکه باید تغییراتی در سبک زندگی خود اعمال کند.
اگر یکی از اعضا خانواده مبتلا به اختلالات خوردن باشد، احتمال بسیار زیادی وجود دارد که عضو دیگر خانواده نیز در ریسک بالای ابتلا باشد.
عوامل بیولوژیکی میتوانند سبب تغییراتی در ساختار شیمیایی مغز شوند که منجر به ایجاد اختلالات خوردن در افرادی خاص میشود.
محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدنال (HPA) در ترشح انتقال دهندههای عصبی دوپامین، سروتونین و نوراپی نفرین دخالت دارد که به کمک اینمواد شیمیایی سطح استرس، خلق و اشتها را کنترل میکند.
محققان دریافتند که سطح ترش سراتونین و نوراپی نفرین در بیاشتهایی عصبی و دیگر اختلالات خوردن، کاهش پیدا میکند. بنابراین میتوانیم تأثیر کارکرد HPA را ایجاد اختلال ببینیم.
مجموعهای از عوامل محیطی هم میتوانند در ایجاد اختلال بیاشتهایی عصبی موثر باشند.
افرادی که در خانوادههایی با والدین سرزنشگر به دنیا میآیند، همواره به دلیل ظاهر خود دچار نوعی شرم عمیق و درونی میشوند.
باید بدانیم که دلیل ایجاد این شرم سرزنشی است که به خاطر بدن و وزن کودک از طرف والدین متوجه او میشود.
لاغری یک از استانداردهای این خانوادهها به شمار میآید و زمانی که کودک نمیتوان به این سطح استاندارد برسد، مورد سرزنش زیادی قرار میگیرد. این سرزنش تأثیر مخرب در عزت نفس کودک ایجاد میکند که یکی از عوامل جدی بیاشتهایی عصبی به شمار میرود.
سخن آخر
اختلال خوردن چه به صورتی که سبب پرخوردی افزاطی و چه بی اشتهایی شود؛ میتواند خطر ناک بوده و آسیب جدی به بدن بزند. برای شناسایی و درمان اختلال خوردن پیشنهاد میکنیم به از طریق متخصصان روان درمانی در مرکز مشاوره اقدام نمایید.