کلینیک مشاوره و روانشناسی بینش نوین

ساعت کاری مرکز: شنبه تا پنج شنبه، 10 تا 21

کلینیک روانشناسی و مشاوره بینش نوین

ساعت کاری مرکز:

شنبه تا پنج شنبه : 10 – 21

هشت دلیل افرادی که ابراز احساسات نمی‌کنند.

ابراز احساسات

برخلاف تصور عموم، گاهی اوقات پرهیز از ابراز احساسات خوب است، حتی مطلوب هم است. برای مثال، می‌توانید طبق روال عادی این کار را انجام دهید شاید هر جمعه شما با یک شام خوشمزه خوش‌گذرانی کردن سپری شود. شب‌های جمعه غذای خاصی می‌خورید و کارهای سرگرم کننده انجام می‌دهید که فکرتان را از دغدغه‌هایی که دارید منحرف کنید. این می‌تواند یک روال عاطفی بسیار سالمی باشد که کمک می‌کند دید بهتری نسبت به وقایع اطرافتان داشته باشید.

اگرچه، کناره‌گیری مزمن از احساسات دشوار یک مشکل روانی است. افرادی که از نظر روانشناسی سالم‌تر و موفق‌ترند، به جای سعی در فرار از احساسات دشوار خود برای سوق دادن خود به سمت جلو از آن‌ها استفاده می‌کنند.

در اینجا چندین روش وجود دارد که نشان می‌دهد مردم از ابراز احساسات خود اجتناب می‌کنند. من برخی از چیزهای پیش پا افتاده را که قبلاً شنیده‌اید کنار گذاشته‌ام مانند “سرکوب کردن احساسات” برای تسکین احساسات منفی

آنچه ممکن است نظرتان را به خودش جلب کند این است که این‌ها به تنهایی کمک کننده نیستند. به هر حال، هر چیزی که در آن زیاده روی کنید احتمالاً بی‌فایده خواهد بود. قصد دارم به برخی تفاوت‌های ظریف این مطلب اشاره کنم. بعضی راهکارهای مرسوم توصیه شده برای کنار آمدن با احساسات قوی می‌تواند دردسر ساز باشد و برخی دیگر از “انجام ندهید” ها  می‌توانند مفید واقع شوند.

 

اول: احساس بیش ازحد نسبت به هیجانات غالب

مردم معمولاً دارای هیجانات غالب هستند، مانند عصبانیت یا اضطراب. آن‌ها تمام انرژی خود را صرف این می‌کنند تا بر روی آن احساسات تمرکز داشته باشند، در این حد که نسبت به هیجانات کمتر و دیگر احساسات خود بی‌اهمیت هستند.

برای مثال، اگر احساس اضطراب شدید دارید، ولی عصبانیت یا اندوه کمتری احساس می‌کنید، نشان می‌دهد این مفهوم با الگوی رفتاری شما انطباق دارد. اخیراً درباره این موضوع مفصل شرح داده‌ام.

دوم:  با دیگران همدلی کنید

کمک کردن و همدلی با دیگران یک راه مناسب برای تقویت روحیه مثبت و ایجاد شادی در شما است. با این حال، گاهی اوقات افراد چنین کارهایی انجام می‌دهند تا کمی از درد روانی خود بکاهند. برای مثال، امکان دارد شخصی ساعات طولانی از شبانه روز خود را برای فعالیت در یک گروه پشتیبانی آنلاین بگذارد.

 

 

سوم: بخوابید

خواب منابع مربوط به مقابله احساسی ما را بازیابی می‌کند. گاهی اوقات من برای انجام هر کاری بیش از حد احساس افسردگی یا اضطراب دارم. تقریباً احساس یخ زدگی یا بی‌حس شدن بدنم را دارم. اغلب اوقات خوابیدن به بهتر شدن حالم کمک می‌کند و مشکلی ندارم اگر خواب شبانه‌ام دچار اختلال شود. در عوض بعد از یک چرت زدن کوتاه حالم بهتر است.

با این حال، اگر زیاده روی کرده باشید و این خواب شبانه شما را مختل کرده باشد، یا اگر احساس نشاط نکنید، مفید نخواهد بود. برخی مشکلات در اثر خواب زیاد بدتر می‌شوند، بنابراین تفاوت‌های بسیار ظریفی در اینجا وجود دارد. در نتیجه به برخی راهکارهایی که شنیده‌اید عمل نکنید، ممکن است  برای برخی مفید و برای شما غیرمفید واقع شود.

چهارم: اهمال کاری در انجام فعالیت

وقتی انجام کاری را به تعویق می‌اندازیم، سعی می‌کنیم از احساساتی که با فکر کردن درباره آن کار برانگیخته می‌شود جلوگیری کنیم، که می‌تواند خستگی، سرخوردگی، اضطراب یا نفرت باشد. اگرچه بسیاری از کارهای مهمی که می‌خواستم را انجام داده‌ام زمانی که کارهایی که نمی‌خواستم انجام دهم را انجام ندادم. به خصوص، وقتی از انجام کارهایی که  مدیرم می‌گوید اجتناب می‌کنم ، اغلب کارهای خلاقانه‌ای انجام می‌دهم. در واقع  کار خلاقانه‌ام از مدیرم ارزشمندتر است، اگرچه هنوز انجام دادن آن‌ها هم ضروری است.

 

گاهی اوقات اهمال کاری‌های افراد چندان ارزشمند نیست. و هنگامی که راه تعلل انجام کار را در پیش می‌گیرید، اگر خود را این‌گونه تربیت نکرده‌اید که با وجود احساسات دشوار باز هم تمرکز داشته باشید، اهمال کاری در انجام وظایف می‌تواند به یک مشکل بزرگ تبدیل شود (در صورت از دست دادن مهلت‌ها) یا بسیار استرس‌زا (اگر در نهایت کار را انجام دهید اما در هنگام تعلل کار روی ذهن شما اثرات بدی می‌گذارد).

 

 

پنجم: نوستالژی

در حال حاضر یکی از کارهای مورد علاقه‌ام زمانی که به آرامش احساسی احتیاج دارم، تماشای فیلم‌های کشتی مربوط به دهه‌های 1980 تا 1990 در یوتیوب است. مثل بچه‌های به این برنامه علاقه دارم چرا که بسیاری خاطرات گذشته را برایم زنده نگه می‌دارد. اما به طور دائم با یادآوری یک دوره زمانی متفاوت به عنوان راهی برای فرار از زمان حال، خود را عادت ندهید.

 

ششم: سرزنش دیگران

سرزنش کردن دیگران و شاکی بودن از اینکه چرا اتفاقات بدی برای شما می‌افتد، یا اینکه چرا نمی‌توانید به خواسته‌های خود برسید، این‌ها اغلب راهی برای اجتناب از ابراز احساسات است. این روش کمک می‌کند تا  صدمه‌ای که به خود می‌زنید را فراموش کنید. اگرچه این راهکار کمک می‌کند تا از احساسات دیگر که نشان می‌دهد از خودتان ناامید شده‌اید جلوگیری کنید. با این حال این استراتژی بهای سنگینی دارد. این به موفقیت، روابط و شادی کلی شما آسیب می‌رساند.

 

هفتم: پادکست گوش دادن

یکی دیگر از نشانه‌های اجتناب از ابراز احساسات سرگرم شدن با پادکست است. اگر احساس می‌کنید برای پیاده روی یا هنگام استفاده از وسایل نقلیه عمومی بدون پادکست بی‌قرارید، شاید برای شما مسئله ساز باشد.

 

هشتم: همیشه در حال یادگیری و پیشرفت خود هستید.

عشق به یادگیری یک نقطه قوت مهم است. اگر این قابلیت را دارید، احتمالاً موفقیت‌های زیادی کسب کرده‌اید. با این حال، گاهی اوقات وقتی مردم به‌طور دائم درگیر یادگیری موضوعات جدید یا پیشرفت  هستند می‌تواند دفاعی در برابر اضطراب باشد و خیلی هم نمی‌تواند خوب باشد.

اینکه همیشه دنبال یادگیری و پیشرفت باشید خوب نیست. اکثر روان درمان‌هایی که به خوبی توسط تحقیقات پشتیبانی می‌شوند چند ماه بیشتر وقتتان را نمی‌گیرد. توجه کنید که آیا ایده همه چیز را ندانستن یا کار نکردن مداوم بر روی عیب‌هایتان برای شما اضطراب ایجاد می‌کند نیاز به پیگیری و درمان خواهید داشت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *