کلینیک مشاوره و روانشناسی بینش نوین

ساعت کاری مرکز: شنبه تا پنج شنبه، 10 تا 21

کلینیک روانشناسی و مشاوره بینش نوین

ساعت کاری مرکز:

شنبه تا پنج شنبه : 10 – 21

ما با دیگران همان‌طوری رفتار می‌کنیم که با ما رفتار کرده‌اند

رفتار

یکی از نقل قول‌های قدیمی و خانوادگی تعربف داستانی از مادربزرگم درباره مهربانی کردن او با دیگران است، اینکه وقتی بچه‌های دیگر برای بازی با مادرم و خواهر و برادرهایش به خانه ما می‌آمدند، مادربزرگم ساندویچ‌هایی با کره بادام زمینی برایشان درست می‌کرد – با دقت و ظرافت قسمت‌های خشک و برشته نان‌را جدا می‌کرد، قسمت نرم نان مخصوص میهمان‌ها بود و به ناچار نان‌های  برشته و خشک برای او و فرزندانش باقی می‌ماند.

پیامی که با آن ساندویچ‌های درست شده با کره بادام زمینی منتقل می‌کرد این بود که ما باید با مهمان خود چگونه رفتار کنیم، و اینکه نشان می‌داد مهمانان شایسته این مهربانی هستند، اما شما نه. مادربزرگم از خیلی جهات الگویی از سخاوت و بخشندگی دهه 1950 در جامعه خود بود، گاهی اوقات کودکانی را به خانه می‌آورد که والدینی نداشتند یا برای جنگ به جبهه رفته بودن . با این حال گاهی رفتارش در خانواده خودش هم مورد انتقاد قرار می‌گرفت. او خودش مهربانی را از دیگران الگو گرفته بود و فرزندانش را ترغیب می‌کرد از او تقلید کنند و با دیگران مهربان باشند، در نهایت چیزی که او تجربه کرده بود با دیگران متفاوت بود- بقیه هم مهربان بودند ولی نه به اندازه‌ای که او بود.

یکی از مهم‌ترین چیزهایی که از تحقیقات درباره رشد کودک آموخته‌ایم، رعایت قانون طلایی است،  یعنی اینکه بایستی به گونه‌ای با دیگران رفتار کنیم که دوست داریم دیگران در شرایط مشابه با ما آن‌گونه رفتار کنند. مادربزرگم باتجربه‌های تلخ خانوادگی خود، بی‌مهری‌های زیادی را تحمل کرده بود، مادرش او را به یتیم خانه سپرده بود،  بعداً توسط عمه و عموی خود که با گرمی و علاقه به او محبت می‌کردند  به فرزندخواندگی گرفته شد.

اکنون این را می‌دانیم که آسیب‌های ناشی از کودکی نسل به نسل منتقل می‌شود، اما از طرفی قدرت و انعطاف‌پذیری خانواده هم به همین منوال به ارث می‌رسند. همدلی والدین آن‌هم به طور خاص، نسبت به فرزندشان با دل‌بستگی ایمن کودکان در ارتباط است. به نوبه خود نشان داده شده است که دل‌بستگی ایمن از توانایی در حال پیشرفت  جوانان برای همدلی حمایت می‌کند. استحکام بین فردی بین پدران و مادران – از جمله مهربانی، عشق و هوش اجتماعی – برای پرورش این نقاط قوت در نسل بعدی کودکان و نوجوانان اهمیت بسزایی دارد.

 

قدرت تجربه داشتن

به نقل از چارلز ریسون، یک نسل با تجربه داشتن والدینی که رفتاری مملو از عشق و دوست داشتن دارند، می‌توانند مغز نسل آینده را تغییر دهد، و شاید قادر به تغییر جهان باشند.

 

خیلی از چیزهایی که در دوران کودکی و بزرگ‌سالی می‌آموزیم وابسته به تجربه است. تجربه دست اول، آن تجربه‌هایی که مستقیماً به دست می‌آید یا به طور مستقیم آموخته می‌شود به ویژه هنگامی‌که در طول زمان تکرار می‌شوند این تجربیات به معنای واقعی کلمه مغز و سیستم عصبی را شکل می‌دهد، مواجه با عواقب نزدیک و مستقیم ما با جهان اطراف، برخورد ما با احساسات و رفتار اجتماعی گوناگون در رفتار ما تأثیر فراوانی دارند.

 

  • با گفتن کلمه راه رفتن، راه رفتن را یاد نمی‌گیریم. ما راه رفتن را با تجربه عملی راه رفتن یاد می‌گیریم.

  • ما با آموختن قوانین عشق ورزیدن، عشق ورزیدن را یاد نمی‌گیریم. بلکه باتجربه عشق ورزیدن واقعی، عشق را یاد می‌گیریم.

  • ما با گفتن کلمه “آرام باش” آرامش را تجربه نمی‌کنیم. ما باید یاد بگیریم در شرایط خاص باتجربه آرامش، آرام باشیم.

  • ما با گفتن این جمله که باید به دیگران احترام گذاشت، یاد نمی‌گیریم که به آن‌ها احترام بگذاریم. ما باتجربه واقعی رفتار محترمانه داشتن یاد می‌گیریم به دیگران احترام بگذاریم.

  • ما با گفتن کلمه مهربانی، مهربانی را یاد نمی‌گیریم. ما مهربانی را باتجربه مهربانی کردن در سخت‌ترین لحظات یاد می‌گیریم (تجربه‌ای که برخی آن را فضل نامیده‌اند).

این موضوع یکی از سؤالات کلیدی درباره تربیت فرزندان را تغییر می‌دهد. شاید ما نباید بپرسیم چگونه به فرزندانمان مهربانی بیاموزیم ، بلکه با این‌طور بپرسیم: چگونه می‌خواهیم فرزندان در زندگی خود مهربانی کردن را بیاموزند؟

 

 

مدیریت رفتار مبتنی بر همدلی

 

با این منطق، ما دیگر نمی‌توانیم بچه‌ها را تنبیه کنیم ، به آن‌ها احساس شرم یا گناهکار بودن بدهیم بعد از آن‌ها  بخواهیم افرادی مهربان و همدل باشند.  به عنوان مثال، اگرچه ضرب و شتم و انضباط بدنی روش‌های متداولی هستند که والدین “رفتار خوب” را اعمال می‌کنند، اما شواهد مختلف چندین دهه در زمینه‌ها و فرهنگ‌های مختلف نشان می‌دهد که این امر معمولاً نتیجه معکوس دارد. کودکانی که تنبیه بدنی را تجربه می‌کنند در معرض بیشتر اختلال اضطراب و افسردگی، مشکلات رفتاری و مبارزه با مصرف مواد در بزرگ‌سالان هستند. اگر می‌خواهیم فرزندان مهربان و محترمی تربیت کنیم، باید مهربانی و احترام را به فرزندان خود نشان دهیم – با رفتار خوب نسبت به دیگران الگویی برای فرزندانمان باشیم.

این به معنی کنار گذاشتن محدودیت‌ها، حد و مرزها یا نظم و انضباط نیست، بلکه به معنای تغییر نحوه تعیین محدودیت‌هاست. به گفته اوکونوفوا و همکاران ، مدیریت رفتار بر اساس همدلی”ارزش‌گذاری و درک تجربیات [کودکان] و احساسات منفی که منجر به رفتارهای نادرست می‌شود، و حفظ روابط مثبت … و همکاری با [کودکان] در راستای اعتماد به منظور بهبود رفتار آن‌ها، در اولویت قرار دارد.”

مزایای تعببن نظم و انضباط همدلانه چیزی فراتر از خانه است. در یک مطالعه میدانی بر روی 1،682 دانش آموز راهنمایی  یک برنامه مختصر برای تشویق معلمان به استفاده از نظم همدلانه، میزان بی تکلیفی دانش آموزان را به نصف رساند و سبب بهبود روابط شاگردان با معلم شد از طرفی احترام به دانش آموزان را افزایش داد.

 

 

 

به دیگران نیکی کنید

آیا واقعاً تجربه محبت کردن به دیگران باعث می‌شود مهربان‌تر باشیم؟ در بررسی‌های آزمایشگاهی، به سادگی فراخواندن فردی که درست لحظه نیاز به ما مهربانی کرده است، می‌تواند باعث افزایش همدلی و کمک ما نسبت به دیگران شود.

این فقط در عوض جبران کردن یا  رفتار متقابل نیست (شما برای من کار خوبی انجام می‌دهید پس من هم به شما نیکی می‌کنم) – تحقیقات نشان می‌دهد یادآوری کسی که از ما مراقبت می‌کرد ما را با افرادی که هرگز ندیده‌ایم مهربان‌تر می‌کند و حتی از تعصب و رفتار پرخاشگرانه جلوگیری می‌کند. رفتار پرخاشگرانه نسبت به اعضای گروهی که شامل کودکان 4 ساله‌ای بود که هنگام  بازی درخواست کمک داشتند، احتمالاً با انگیزه حس سپاسگزاری از شخصی که به آن‌ها کمک می‌کرد، به کودک دیگری کمک می‌کردند. ما فقط برای جبران محبت دیگران محبت  نمی‌کنیم؛ ما به دیگران نیکی می‌کنیم چون سبب خوشحالی ما می‌شود.

اگر این ایده‌ها گسترش یابند، قدرت تغییر روش‌های مضر را خواهند داشت. اگر می‌خواهیم جامعه‌ای مهربان‌تر و عادلانه‌تر ایجاد کنیم ، ممکن است باسیاست‌هایی شروع کنیم که رفتار مهربان‌تر با کودکان (و حمایت بهتر از مراقبان آن‌ها) را تضمین می‌کند. این به معنای بازبینی مجدد نظام‌های مهاجرت، آموزش،  عدالت و مراقبت‌های پرستاری ما درباره همدلی و حمایت است ، نه اجرای  مجازات کردن. این همچنین به معنای محاسبه شکل‌های مختلف ظلم و ستم تاریخی ما و تجربیات امروز است که تأثیرات نابرابر بر خانواده‌های سیاه پوست، بومی و مهاجر دارد. علم به ما می‌گوید که تجربه مهربانی در دوران کودکی تأثیرات بلندمدت بیولوژیکی و بین نسلی بر رشد دارد. والدین و نظام‌های سیاسی ما موظف‌اند در روش تربیتی خود منعکس کننده علم روز باشند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *