از آنجائی که در میان تمام موجودات انسان تنها موجودی است که دارای قوه تفکر است لذا توجه به موضوع بهره هوشی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
بهطور عمومی اینطور میدانیم افرادی که از ضریب هوشی بالاتری برخوردار هستند قاعدتاً تیزهوشتر هستند.
در ابتدا باید مبنایی باید برای تعیین میزان هوش در نظر گرفته شود و بر اساس آن مبنا بگوییم چه کسی از هوش بالا یا متوسطی برخوردار است.
معمولاً معیار سنجش هوش، بر اساس یک سری تست انجام میشود.
متخصصان علمی در این زمینه بر این باورند استفاده از لغت بهره هوشی بسیار مناسبتر از ضریب هوشی است چرا که مفهوم ضریب در ساختار و معادلات ریاضی مفهومی شناخته شده تر دارد در صورتی که درباره تیزهوشی بالاتر کاربرد مناسبی نخواهد داشت.
در آزمونهای سنجش بهره هوشی، سؤالات متفاوتی مرتبط با بخشهای مختلف مغز پرسیده میشود و بر اساس پاسخهای داده شده بنا به سن افراد آنها را در ردههای مختلف هوشی قرار میدهند.
محدوده بهره هوشی از 69 و پایینتر از آن تا 135 و بالاتر از آن طبقهبندیشده که کمترین حد را افراد معمولی و بالاتر از آن را نخبه و تیزهوش نامگذاری میکنند.
در دنیای امروز و با پیشرفت علم میتوان گفت اکثر کودکان از ضریب هوشی مناسب و قابل قبولی برخوردار هستند.
تفاوت بهره هوشی کودکان در شناسایی و آگاهی از مدل هوشی آنها است.
برای مثال کودکان با مهارت عالی در صحبت کردن دارای قابلیت ارزندهای هستند، کودکی که بر اساس نوع تربیت و محیط آموزشی که والدین برایش فراهم کردهاند قادر است با سایر اشخاص رابطه خوبی ایجاد نماید با کودکی که خجالتی است بهره هوشی یکسانی دارند ولی درنهایت سیستم تربیتی متفاوت به ارتقاء بهره هوشی آنها کمک خواهد کرد، والدین در این زمینه اگر بر اساس سن و شرایط کودک هوشمندانه عمل کنند در جهت پیشرفت فرزندشان موفق خواهند بود.
در غیر این صورت برای پرورش بهینه بهره هوشی کودکان، والدین باید از افراد متخصص در این زمینه کمک و راهنماییهای لازم را بگیرند.