کلینیک مشاوره و روانشناسی بینش نوین

ساعت کاری مرکز: شنبه تا پنج شنبه، 10 تا 21

کلینیک روانشناسی و مشاوره بینش نوین

ساعت کاری مرکز:

شنبه تا پنج شنبه : 10 – 21

مبارزه با اضطراب اجتماعی و خودگویی منفی

خودگویی منفی

تصور کنید…

در یک جلسه یا گردهمایی حضور دارید و نوبت شماست که شروع به صحبت کنید یا درباره موضوعی توضیح دهید. مطمئن نیستید آیا توانایی تمرکز بر بحث را دارید یا خیر. این درست زمانی است که در حالت انطباق یا مقابله قرار خواهید گرفت. ابتدا سعی می‌کنید مقابله کنید. سینه خود را سپر کرده و با اعتماد به نفس می‌نشینید، با خانمی که مقابل شما نشسته تماس چشمی برقرار می‌کنید، اما وقتی احساس می‌کنید در معرض توجه و دید دیگران قرار گرفته‌اید ناگهان متوقف می‌شوید. شما اکنون باور دارید او توانسته فکر شما را بخواند و می‌تواند با قدرت خود و اینکه شما در موضع ضعف قرار گرفته‌اید به شما ضربه بزند. گفتگوی درونی شما با خودتان تغییر می‌کند، شدیداً انتقادی می‌شوید و نسبت به خودتان احساس شرمندگی دارید.

مشکل من چیست؟

چرا نمی‌توانم رفتار معقولانه‌ای داشته باشم؟

همیشه همین اتفاق می‌افتد.

 حتی جای من در این گروه نیست.

همه فکر می‌کنند من خیلی بی‌دست و پا هستم.

سپس در ادامه این یادداشت تصمیم می‌گیرید حالت مبارزه یا گریز داشته باشید و شروع می‌کنید از خود می‌پرسید نقش شما واقعاً در این گفتگو چیست؟ آیا نیاز به صحبت کردن دارید یا خیر؟ شاید کافی است شنونده خوبی باشید. اما صبر کنید. شما حتی به‌درستی نمی‌توانید مکالمه را دنبال کنید زیرا در چرخه اضطراب گرفتار شده‌اید! در حال حاضر ذهنتان بیش از حد درگیر و قضاوت گر شده و بعید است بتوانید تصمیم درستی بگیرید، ذهن شما منفی نگر است و دائم به این فکر می‌کنید که دیگران درباره شما چه قضاوتی می‌کنند.

 

اما اگر هیچ صحبتی نکنید چه اتفاقی می‌افتد؟ ممکن است دیگران  فکر کنند  شما صلاحیت ندارید یا از خلاقیت کافی برای ایده پردازی برخوردار نیستید. در این لحظه با خودتان فکر می‌کنید آیا بهتر نیست جلسه را ترک کنم؟

علائم جسمی که تجربه می‌کنید در حال شدیدتر شدن هستند. تپش قلب دارید و تعجب می‌کنید که بغل دستی شما حواستان را به خودش جلب می‌کند. روی پیشانی‌تان عرق نشسته و شما با یک حالت دیوانه‌وار سعی می‌کنید یادتان بیاید آیا صبح دئودورانت زده‌اید یا نه؟ در جلسه سرتان را به نشانه تائید تکان می‌دهید و لبخند می‌زنید، اما حفظ ارتباط چشمی و تحلیل صحبت‌های در حال رد و بدل برایتان مشکل است. بله،  متأسفانه این همان چیزی است که ما از آن به عنوان حمله اضطراب یاد می‌کنیم. علائم شدت می‌یابد عملکرد و توانایی شما کاهش می‌یابد چون انرژی شما در این لحظه با اضطراب هدر رفته است. شما قبلاً هم از اتفاق‌ها و موقعیت‌های این‌چنینی جان سالم به در برده‌اید، از خود می‌پرسید آیا این اتفاق‌ها طبیعی است یا خیر؟  آیا دیگران هم علائم مشابه این‌چنینی دارند؟

بدانید شما تنها نیستید. موضوع فوق العاده رایجی است و امید برای بهبودی وجود دارد.

 

نکاتی برای افزایش توانایی مغز و بالا بردن سطح هوش

فرض کنید مغزتان تونل ایجاد می‌کند. برخی از این تونل‌ها حامل اضطراب و شک و تردیدهای  منفی است و بسیار قوی هستند زیرا به این حجم از تردد افکار منفی عادت دارند. از طرفی افرادی هم وجود دارند که با خوش بینی و اعتماد به نفس ارتباط دارند ولی نیاز به پرورش دارند به دلیل آنکه عموماً نادیده گرفته می‌شوند.

تغییرات ایجاد شده در بدنتان و فعال شدن دلهره را به عنوان فرصتی برای انتخاب یکی از دو تونل‌ها بدانید و ببنید وارد کدام از آن‌ها می‌شوید. نفس عمیقی بکشید و بپذیرید این شروع یک جدال است.  انتخاب رفتار مقابله‌ای و بازآفرینی الگوهای فکری‌تان به قدرت بالای شما نیاز دارد. اما می‌توانید این کار را انجام دهید! هر بار، در هر ثانیه که با آن مقابله کنید، یک فشار روحی را تحمل می‌کنید. شما در حال پرورش تونل سالمی هستید که مشوق صحبت‌های مثبت است و به مرور، برای رسیدن به کانال مثبت نیاز به تلاش مضاعف ندارید بلکه به‌طور خودکار به سمت مثبت اندیشی می‌روید. اغلب اوقات فراموش می‌کنیم افراد، توانایی دسترسی به همه افکار و احساسات ما را ندارند. اکثر افراد مبتلا به اضطراب و تشویش شدید در پنهان کردن آن حرفه‌ای هستند و می‌توانند خونسرد و عادی به نظر برسند. فراموش نکنید مردم تمایل دارند سرگرم افکار خودشان باشند و مشغول مبارزه با نگرانی‌های خود هستند آن‌ها خیلی فرصتی برای تجزیه‌وتحلیل و انتقاد افکار شما ندارند زیرا ذهنشان درگیر دغدغه‌های خودشان است.

یاد بگیرید خودتان را بابت اشتباهاتتان ببخشید. شگفت انگیز است که چطور این‌قدر سریع شک بقیه به خودمان را می‌پذیریم اما شک می‌کنیم که بایستی با خودمان مهربان باشیم. اضطراب به طور کامل از بین نمی‌رود، اما می‌توان به‌درستی  مدیریتش کرد و به عنوان یک هشدار دهنده راه درست را نشانمان می‌دهد، هشدار را بپذیرید، اما با مدیریت اضطراب به جای ادامه دادن به آن اجازه دهید خودتان کنترل کامل اوضاع را در دست بگیرد.

شما در عرض یک شب تناسب اندام پیدا نمی‌کنید بلکه این نیاز به ثبات، مشاوره و تغییر شیوه زندگی دارد. مدیریت اضطراب را هم به‌عنوان یک تلاش مشابه در نظر بگیرید. به منظور ایجاد اعتماد به نفس و کنترل مجدد خود، بایستی نیازهای اساسی‌تان را حفظ کرده، تونل‌های مربوط به افکار مثبت داشته باشید و تغییرات مثبت ایجاد کنید.

در ابتدا برای به چالش کشیدن خود گویی منفی درونتان باید نسبت به آن آگاه باشید سپس کمی مکث کنید و در نهایت توجه کنید در حال تکرار چه پیامی با خود هستید. صدای عمیقی که در درون با خود تکرار می‌کنیم حاوی چه پیامی است؟

 

 

 

چقدر کمک کننده هستند؟

چگونه می‌توانید این روند تفکر را تغییر دهید و خود را از سفر به قعر تونل منفی بازدارید؟

تلاش کنید برای هر فکر منفی که دارید، حداقل با دو مورد مثبت جایگزین با آن مبارزه کنید.  ممکن است خیلی واقعی به نظر نرسد، اما تلاش خود را متوقف نکنید. با تمرین بیشتر، این تمرین و تلاش طبیعی‌تر به نظر می‌رسد. شما انواع مختلفی از تجربه‌ها را داشته‌اید. به گذشته برگردید و یادتان بیاید جاهایی که لازم بوده و توانستید قدرتمند ظاهر شوید، لحظه‌هایی که در زندگی با افکار منفی روبرو شده‌اید ولی از پس مشکلات برآمدید.

تو ارزشمند و شجاع  هستی. حالا … برو و با تکرار این‌ها بهترین‌ها رو به دست بیار!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *