مهارت تصمیم گیری
تصمیم گیری فرایند انتخاب بین گزینههای مختلف است و شاید بتوان گفت جزو معدود اتفاقاتی است که در زندگی همه انسانها در همه سنین و مشاغل وجود دارد و میتواند زندگی افراد را دستخوش تغییر کند. در تصمیمات ساده و خودکار روزمره گرفته تا تصمیمات بسیار بزرگ شغلی یا تحصیلی، همه ما مدام در حال گرفتن تصمیمات مختلف هستیم. اما مهارت تصمیم گیری را دقیقا چگونه میتوان بهبود داد؟ این مطلب یک راهنمای کامل برای شماست.
مراحل مهم تصمیم گیری
مردم اغلب اینگونه بیان میکنند که تصمیمگیری برای آنها کاری مشکل است. همه ما در زندگی روزمره خود با مسائل مختلفی مواجه هستیم و دائم در حال تصمیمگیری هستیم. خواه مسائل ساده و پیش پا افتاده مانند آنکه چه لباسی بپوشیم،چه ساعتی درس بخوانیم یا چه غذایی بخوریم حتی تصمیمگیریهای بزرگ و جدیتر مانند اینکه برای آینده کاری خود چه هدفی داشته باشیم یا اینکه برای زندگی مشترک با چه شخصی ازدواج کنیم.
برخی افراد به دلیل اعتماد به نفس بالایی که دارند قدرت تصمیم گیری خوبی داشته و سعی میکنند خودشان بر اساس شرایط موجود بهترین تصمیم را بگیرند و برخی دیگر، بهطور دائم دنبال نظرات و ایدههای دیگران هستند و از توصیههای بقیه برای تصمیم گیری خود کمک میگیرند در نتیجه تصمیمگیری هایشان به تعویق میافتد. اگر بخواهیم تعریفی ساده از تصمیم گیری داشته باشیم انتخاب بین دو یا چند شیوه عمل را تصمیم گیری مینامیم.
تصمیمات را میتوان از طریق یک فرآیند شهودی یا مستدل یا ترکیبی از این دو اتخاذ کرد. منظور از شهود، احساس درونی شماست که بر اساس تجربههای شما در زندگی است. ممکن است همیشه این احساس صحیح نباشد بلکه فقط تصور شما درباره برخی مسائل باشد. فرایند دیگر، استدلال و منطق شما درباره مسائل است و هنگام تصمیمگیری درباره مسائل جدیتر خیلی مهم است که از طریق شهود و منطق همزمان موضوع را مورد بررسی قرار دهیم.
هرچقدر مهارتهای لازم درباره تصمیمگیری را بیشتر بدانیم با دقت و توجه بیشتری به مسائل نگاه میکنیم در نتیجه درصد خطای ما کاهش مییابد و کمتر دچار سردرگمی خواهیم شد. با خودشناسی بیشتر در نهایت مهارتهای بیشتری درباره تصمیم گیری خواهیم آموخت. در این زمینه با کمک یک روانشناس متخصص اگر درک بهتری از خودمان داشته باشیم مهارتهای لازم را راحتتر خواهیم آموخت. تصمیم گیری میتواند خیلی اوقات کار بسیار سختی برسد. این بخش شاید مهمترین بخش این مقاله باشد، یعنی جایی که مهمترین مراحل را برای یک تصمیم گیری درست و اصولی با هم میخوانیم:
هدف و چرایی تصمیم خود را تعیین کنید
همیشه به دنبال بزرگترین یا بهترین چشم انداز تصمیم خود بگردید. این «بهترین» میتواند یک آرزوی بزرگ یا یک هدف خوب و حرفهای یا صرفا یک هدف سادهتر باشد. در واقعا اول از هر چیز باید «چرایی» تصمیم خود را بررسی کنید و آن هم در یک مفهوم عمیق و بنیادی. چه نتیجهای قرار است از این تصمیم بگیرید؟ برای انجام چه چیزی تلاش میکنید؟ ممکن است هدف یک شغل یا رابطه بهتر، یک مسئله روزمره یا درآوردن پول بیشتر باشد و فرقی هم ندارد، مهم این است که هدف خود را خوب و شفاف بشناسید. وقتی به هدف و خواسته نهایی خود فکر کردید، گزینههای پیش روی خود را بررسی کنید و ببینید کدام با چشم انداز شما تطابق بیشتری دارند.
سوگیریها را بررسی کنید.
یک مسئله بسیار حیاتی در فرایند تصمیم گیری، درک خطاها یا سوگیریهای شناختی است. سوگیریهای شما به شدت به طرز تفکر و در نتیجه تصمیمی که میخواهید بگیرید تاثیر میگذارند. البته انواع مختلفی از سوگیری وجود دارد، اما دو نوع مهم آن که باید حتما در نظر بگیرید اینها هستند:
- سوگیری تاییدی: در سوگیری تاییدی، ما به طور ناخودآگاه باورهای قبلی خود را در مسائلی که پیش میآيد دخیل میکنیم و در واقع میخوایم از هر چیزی به عنوان تایید برای باورهای خودمان استفاده کنیم. خیلی اوقات چنین طرز تفکری صحیح نیست و سبب میشود تا مدتها عقاید اشتباه خود را همراهمان بکشیم.
- سوگیری هزینه هدر رفته (Sunk Cost): این یکی از مواردی است که بسیاری از افراد را در مسیر اشتباه قرار میدهد و در زندگی اکثر مردم هم رخ میدهد و میتوان گفت از مهمترین خطاهای شناختی است. در این نوع سوگیری، شما ترجیح میدهید روی یک کار یا تفکر یا عاطفه پافشاری یا سرمایه گذاری کنید، آن هم فقط به این دلیل که قبلا زمان و منابع قابل توجهی را صرف کردهاید و نمیخواهید زحماتتان هدر بروند. این موضوع را در بسیاری از رفتارها از اصرار به ادامه ارتباط با فرد اشتباه تا کار کردن در یک کسب و کار نامناسب میتوان دید.
چنین سوگیریهایی میتوانند تصمیم گیری شما را با خطاهای بزرگی مواجه کنند. برای جلوگیری از تاثیرگذاری این خطاهای شناختی در درجه اول باید به خاطر داشته باشید که همواره به تصویر بزرگتر فکر کنید و از آن مهمتر، همواره آماده این باشید که سیستم اعتقادی خود را تغییر دهید یا اشتباهات طرز فکر خود را بپذیرید. همچنین این نکته را فراموش نکنید که شما هیچوقت نمیتوانید کل تصویر بزرگتر را داشته باشید. همواره جزئیاتی در آینده وجود دارد که شما نمیدانید و این اشکالی ندارد. مهم این است که با اطلاعاتی که دارید بهترین تصمیم را بگیرید.
میزان کنترل خود را مشخص کنید
این جمله را ملکه ذهن خود کنید: تصمیمات بزرگ را بر اساس آن چه میتوانید کنترل کنید بگیرید نه آن چه نمیتوانید. شما تنها میتوانید اعمال و تلاشهای خود را کنترل کنید و نه سایر افراد. این موضوع در هر موضوعی میتواند راهگشا باشد، مثلا در رابطه با افراد می توانید آنچه را که مایل به پذیرش و عدم پذیرش در یک رابطه هستید کنترل کنید، اما نمیتوانید اعمال شریک خود را کنترل کنید. پس دست از پیشبینی رفتار طرف مقابل بردارید و از خود بپرسید آیا با همین شرایطی که هست راضی هستید؟ جواب دادن به این سوال ساده است.
در مورد کار نیز همین موضوع صادق است. مثلا میتوانید نحوه سرمایه گذاری روی خود و تلاش برای رشد فردی را کنترل کنید، اما نمیتوانید این که دیگران چه فکری میکنند یا این که دیگران از شما حمایت میکنند یا نه را کنترل کنید، بنابراین حسابی هم روی آن باز نکنید.
بهترین و بدترین سناریو را تصور کنید
اگر نمیدانید چگونه تصمیم گیری کنید، این روش یکی از بهترینها است. اول از همه بدترین حالت را تصور کنید یا آن را روی کاغذ بنویسید. چرا اول؟ چون اصولا هیچوقت بدترین سناریو آنقدر که فکر میکنید وحشتناک نیست و نوشتن یا تصور کردن آن سبب میشود خودتان هم به همین نتیجه برسید. بعد از این کار میتوانید بهترین سناریو را تصور کنید/ بنویسید. چشم انداز آینده مثبت را در نظر بگیرید و واقع گرایانه فکر کنید که این تصمیم چه بهبودی میتواند در آینده شما ایجاد کند. حالا میتوانید سناریوهای خود را با هم مقایسه کنید و ببینید که تصمیم گیری شما ارزشش را دارد یا نه؟ به همین راحتی.
مخالف یا جایگزین نظر خود را در نظر بگیرید
وقتی تصمیمی در ذهن دارید که از آن مطمئن نیستید، مخالف یا جایگزین آن را در نظر بگیرید. به طور مثال فکر کنید قرار است کسب و کار کوچک خودتان را راه بیندازید اما میترسید تصمیم نهایی را بگیرید. بنابراین جایگزین چیست؟ این که کار را انجام ندهید. به کار کارمندی خود (که از آن راضی هم نیستید) ادامه دهید و استعداد و علاقه خود را تا ابد نادیده بگیرید. اگر این فکر جایگزین حس خوبی به شما نمیدهد، میفهمید که تصمیمتان نیاز به عملی شدن دارد و باید روی آن پافشاری کنید. در واقع در این مرحله یک جورهایی هزینه و فایده تصمیم خود را بررسی کرده و از طریق جوابهای آن به پاسخ خود میرسید. این سوالها را از خود بپرسید:
- جایگزین تصمیم شما چیست؟
- هزینهها در مقابل مزایای این تصمیم چیست؟
- با این تصمیم از چه چیزی میگذرید؟ آیا آن چیز ارزش صرف نظر کردن را دارد؟
- اگر این تصمیم را نگیرید چه تفاوتی رخ میدهد؟
یک جدول زمانی معقول برای تصمیم گیری ایجاد کنید
عجولانه عمل نکنید، در عین حال فراموش نکنید که به تعویق انداختن گرفتن تصمیم درست هم سبب میشود در نهایت تصمیم خود به خود گرفته شود و در عمل انجام شده قرار بگیرید. اگر شما تصمیم نگیرید، شخص دیگری یا موقعیت به جای شما تصمیم میگیرد. بنابراین برای خود بازه تصمیم گیری در نظر بگیرید، مثلا به خود بگویید که ۲۴ ساعت برای تصمیم گیری زمان دارید. در این مدت مراحل دیگر را طی کنید و تصمیم خود را بدون به تعویق انداختن بگیرید.
به خود اعتماد کنید
این موضوع بدیهی به نظر میرسد و شاید نیازی به گفتنش ندارد، اما اغلب افراد هنگام تصمیم گیریهای مهم اعتماد به خود را فراموش میکنند و ترس را جایگزین میکنند. البته که اعتماد به خود به معنای کامل بودن نیست. هیچ انسانی کامل نیست و هیچ انسانی کامل تصمیم نمیگیرد و قرار هم نیست این طور باشد. اعتماد به خود یعنی بدانید که شما مانند هر انسان دیگری، به کسب تجربیات جدید و برداشتن قدمهای تازه در زندگی خود نیاز دارید و با بررسی همه جوانب، میتوانید یک تصیمیم جدید برای زندگی خود بگیرید. علاوه بر اینها، یک پروسهی هفت مرحلهای معروف هم برای تصمیم گیری وجود دارد که اکثر نکات آن در موارد قبلی بیان شده است و به صورت مختصر میتوان مراحل را این گونه نام برد:
مهارت تصمیم گیری در نوجوانان
از نوجوانان نباید انتظار داشت که کاملاً مانند بزرگسالان فکر کنند و رفتار کنند چرا که مهارتهای شناختی و شخصیتی آنها هنوز آنقدر که باید رشد نکرده است و البته تجربه کافی را هم در برابر مسائل مختلف ندارند. این موضوع جنبههای مختلفی را در بر میگیرد و مهارت تصمیم گیری هم یکی از جنبههاست. اما چگونه میتوان به نوجوان در تصمیم گیری بهتر کمک کرد؟
او را راهنمایی کنید
راهنماییهای مداوم و فراوان داشته باشید و در عین حال افراط نکنید. این مسئله شاید کلیدیترین نکته در کمک به نوجوانها در هر موضوعی باشد. در مواقع لزوم نظرات خود را ارائه و راهنمایی کنید، اما آمادگی این را هم داشته باشید و گاهی حتی اجازه اشتباه کردن را هم به نوجوان بدهید. گاهی اتفاقاتی خارج از کنترل و به صورت طبیعی میافتد که نمیتوانید کنترل کنید. در این مواقع تنها پیش او باشید و کمک کنید از اشتباهش درس بگیرد، در صورت نیاز هم حتما او را به مشاوره ببرید. این مشاوره میتواند مشاوره تحصیلی یا عاطفی باشد.
مشکل را پیدا کنید
خیلی اوقات نوجوانها مشکلات خود را نادیده میگیرند یا آنها را به گردن دیگران میاندازند. در این مواقع مهم است که با او گفت و گو کنید و در خلال این گفت و گو او را وادار کنید که از مشکلاتش صحبت کند و آنها را به خوبی شرح دهد. این شرح مسئله اولین قدم برای تقویت مهارت تصمیم گیری است.
بررسی گزینههای مختلف
نوجوان خود را تشویق کنید تا گزینههای خود را شناسایی کند. بسیاری از مواقع، عدم توانایی در تصمیم گیری به این دلیل است که او تنها یک یا دو راه حل را جلوی خود میبیند و نمیتواند تصویر بزرگ یا دیگر امکانات را تشخیص دهد. در این صورت با صرف زمان و گفت و گو میتوانید کاری کنید او گزینههای صحیح خود را پیدا کرده و تصمیم درست را بگیرد.
سبکهای مختلف تصمیم گیری
افراد بسته به شخصیت منحصر به فردشان به شیوههای مختلفی به تصمیم گیری میپردازند. در هر سبک نیز افراد روشهای خودشان را دارند و بستگی به میزان عدم اطمینان و شخصیت خود ممکن است تصمیمات متفاوتی را بگیرند. شناخت این سبکها سبب میشود بتوانید رفتار و سبک خود را نیز پیدا کنید و شناخت بیشتری از نوع تصمیم گیری خود داشته باشید. به علاوه هر سناریو و موقعیتی نیاز به این دارد که در آن از سبک درست تصمیم گیری استفاده کنید.
سبک دستوری یا دستورالعملی
این سبک تحمل کمی برای ابهام دارد. این یعنی برای کسی که سبک تصمیم گیری دستوری دارد، تکمیل کار مهمترین بخش آن است. تصمیمات بر اساس حقایق روشن و قوانین و رویهها گرفته میشوند و جایی برای فکر یا حرف دیگر باقی نمیگذارد. این سبک مزایا و معایب خودش را دارد. به طور مثال یک سبک بد برای حل کردن عدم تفاهمهاست زیرا انعطاف پذیری ندارد. در عوض برای وقتی که فرد بخواهد به سادگی برای تیم یا مسائل معمول تصمیم بگیرد، راهگشاست و راه را روی افکار متضاد یا عدم تصمیم گیری میبندد.
سبک تحلیلی
اگر توانایی مواجهه با درجه زیادی از ابهام را دارید و عاشق دادهها و تحلیل و تجزیه آنها هستید این سبک شماست. در این سبک هر جنبه ای از یک مشکل با جزئیات دقیق تجزیه و تحلیل میشود تا در نهایت یک راه حل کامل برای یک مشکل ارائه شود. این نوع تصمیم گیری یک روش خوب برای بررسی کسب و کارهاست که در مشاوره شغلی هم به آن اشاره میشود. مثلا برای این که افراد متوجه شوند کدام روش تبلیغات را برای مشتریان خود استفاده کنند یا در زندگی شخصی بخواهند نوع بیمه خود را انتخاب کنند، خوب از سبک تحلیلی استفاده کنند. با این حال این روش اتلاف زمان بسیار زیادی دارد و اگر در موقعیت مدام در حال تغییری هستید، نمیتوانید روی چنین سبکی حساب باز کنید.
سبک مفهومی
کسانی که یک متفکر خلاق هستند و تمرکز اجتماعی دارند با این سبک تصمیم گیری میکنند. این سبک چنین ویژگیهایی دارد:
- نترسیدن از امتحان کردن چیزهای جدید
- در نظر گرفتن احتمالات متفاوت
- استفاده از ایدههای نو
- ارزیابی اطلاعات از جنبههای مختلف
- استفاده از شهود در کنار اطلاعات برای تصمیم گیری
برای مسائل استراتژیک، این یک سبک خوب است، مثلا برای کسی که میخواهد یک کسب و کار جدید را راه اندازی کند یا به جای جدیدی نقل مکان کند انتخاب مناسبی است. در سبک مفهومی البته میزان ابهام زیاد است و فرد تاثیرات بالقوه تصمیم را در ذهن خود فرض میکند. مشکل احتمالی این روش این است که ممکن است افراد تصمیمات مختلفی را بگیرند و به آن عمل هم نکنند.
سبک رفتاری
سبک رفتاری در درجه اول بر روابط متمرکز است و در آن، اولویت گرفتن تصمیم بعد از منافع و اتحاد گروه در نظر گرفته میشود. در واقع در سبک رفتاری، محرک اصلی انتخاب این است که چگونه نتایج این تصمیم بر دیگران تاثیر میگذارد. تصمیمگیرندههای رفتاری اصولا از اطلاعات و نظرات دیگران برای تصمیم گیری استفاده میکنند و به طور کلی روشهای تیمی و گروهی را بیشتر میپسندند، همچنین در این سبک هم شهود و ارزیابی عاطفی نقش مهمی را بازی میکند. با این وجود بسیار مهم است که افراد مراقب باشند تحت تاثیر بقیه نباشند و تنها برای خوشایند دیگران تصمیمات خود را تغییر ندهند.
تکنیکهای مفید برای تصمیم گیری
در بخشهای قبل در مورد سبکهای تصمیم گیری صحبت کردیم. بهترین روش ممکن، همواره این است که تصمیم شما ترکیبی از تصمیم گیری تحلیلی و شهودی باشد.، چرا که در عین حال که مهم است تصمیم شما چیزی دلی و رضایت بخش باشد، باید از نظر منطقی هم جور دربیاید و بر مدارک و دلایل استوار باشد. برای این که مهارت تصمیم گیری خود را بهبود دهید، بهترین راه این است که تصمیم خود را به اجزای قابل مدیریت تقسیم کنید تا بتوانید آن را تحلیل کنید. برای تصمیم گیری میتوانید از تکنیکها و ابزارهای مختلفی استفاده کنید که چند تا از مهمترین آنها را این جا آوردهایم:
ماتریس تصمیم گیری
این روش هنگامی که غرق در گزینهها و متغیرها هستید یا هیچ انتخاب واضحی از بین چندین گزینه خوب نمیبینید، معجزه میکند و روشی بسیار کاربردی است. با استفاده از ماتریس تصمیم، میتوانید یک مقایسه کامل و عینی از گزینههای مختلف را داشته باشید و مزایا و معایب را بهتر بسنجید. جدول و ماتریس تصمیم گیری را باید با توجه به معیارهای تصمیم گیری در هر موضوع خاص برای خود طراحی کنید. در سطر ماتریس گزینههای مختلف را بنویسید و در ستون، عوامل موثر بر تصمیم را قرار دهید. همچنین یک سطر هم برای وزن قرار دهید. در یک مثال ساده، فکر کنید میخواهید یک رستوران را از بین گزینههای مختلف انتخاب کنید. جدول شما چنین چیزی خواهد بود:
| کیفیت مواد اولیه | طعم غذا | محیط رستوران | قیمت غذاها | رفتار کارکنان |
وزن |
|
|
|
|
|
رستوران ۱ |
|
|
|
|
|
رستوران ۲ |
|
|
|
|
|
رستوران ۳ |
|
|
|
|
|
رستوران ۴ |
|
|
|
|
|
حالا میتوانید به هر رستوران و هر معیار عددی را نسبت دهید (مثلا عدد بین ۰ تا ۵). در مورد ستون وزن هم باید ببینید کدام مورد برایتان اهمیت بیشتری دارد. مثلا اصولا به طعم غذا بیشتر توجه میکنید یا کیفیت مواد اولیه؟ بر همین اساس به وزن معیارهای مختلف نیز باید نمره دهید. حالا به سادگی اعداد وزن را در هر معیار ضرب کنید. به طور مثال اگر به رستوران ۱ عدد ۲ را در طعم غذا دادهاید و وزن طعم غذا را ۳ در نظر گرفتهاید، باید عدد ۶ را برای این معیار در رستوران ۱ قرار دهید. بعد از این که اعداد را بازنویسی کردید، عدد معیارهای مختلف را برای هر رستوران با هم جمع کنید و در نهایت رستورانی که عدد بزرگتری داشته باشد برنده است.
تکنیک SWOT
تکنیک SWOT یکی از بهترین تکنیکها برای مدیریت پروژه و گرفتن تصمیمات شغلی است که در مشاوره شغلی مطرح میشود. با استفاده از این تکنیک، مدیران پروژه یا صاحبین کسب و کار میتوانند نقاط قوت و ضعف داخلی را بررسی کنند و یک تحلیل استراتژیک داشته باشند. خود SWOT از مخفف چهار کلمه تشکیل شده است:
- Strengths یا نقاط قوت
- Weaknesses یا نقاط ضعف
- Opportunities یا فرصتها
- Threats یا تهدیدها
برای استفاده از این تکنیک، کافیست یک جدول بسازید و هر یک از این موارد را در یک ستون قرار دهید. بعد از آن میتوانید با ترکیب ستونها به صورت دو به دو و ترکیبی، بهترین استراتژیها را برای کسب و کار خود پیدا کنید. به طور مثال، با ترکیب دو ستون نقاط ضعف و فرصتها میتوانید استراتژی توسعه داخلی را تدوین کنید و با ترکیب دو ستون تهدیدها و نقاط قوت، برای استراتژيهای خاجی شرکت تصمیم گیری کنید.
درخت تصمیم
درخت تصمیم یک ابزار بصری برای ترسیم هزینهها، پیامدها و نتایج احتمالی یک انتخاب پیچیده است. این درخت هم برای مواردی مانند یادگیری ماشین و هم برای تصمیم گیری سازمانی یا حتی شخصی مناسب است. درخت تصمیم در واقع از چند به اصطلاح گره تشکیل شده است:
- گرههای تصادفی
- گرههای تصمیم گیری
- گرههای پایانی
گره تصادفی احتمال وقوع نتایج خاصی را نشان میدهد، در حالیکه گره تصمیم گیری، تصمیم گرفته شده را نشان میدهد و در نهایت گره پایانی نشان دهنده پیامد نهایی آن تصمیم است. هر گره خود میتواند به موارد دیگری هم منشعب شود. در نهایت یک تصویر کلی خواهید داشت که در یک نگاه میتوانید بفهمین نتیجه هر یک از تصمیمات چه خواهد بود و راحتتر میتوانید تصمیم گیری کنید.
تحلیل پارتو
تحلیل پارتو بک روش کلی است که برای مدیریت زمان و تقویت مهارت تصمیم گیری به کار میرود. این روش در واقع کمک میکند بتوانید مسائل یا وظایف مختلف خود را ارزیابی و اولویت بندی کنید و به این ترتیب مزایای هر یک را بررسی کنید. به قانون یا اصل پارتو قانون ۲۰/۸۰ هم گفته میشود. بر اساس این اصل، ۸۰ درصد مشکلات از ۲۰٪ علل ناشی میشود. از ویژگیهای مهم اصل پارتو میتوان به این نکات اشاره کرد:
- تحلیل پارتو از نظر آماری، تعداد کمی از متغیرهای ورودی با بیشترین تاثیر بر خروجی را متمایز میکند.
- این قانون ابزاری برای مقایسه و حل استراتژيک چالشها است.
- اصل پارتو را میتوانید برای کشف مهمترین عوامل موثر بر موفقیت خود یا کسب و کارتان مورد بررسی قرار دهید.
- تحلیل این قانون با رایجترین مسائل و دغدغههای ذهنی یا مسائل کسب و کار شروع میشود و به سمت مواردی میرود که کمتر رخ میدهند.
- این تحلیل با تمرکز روی مواردی که بیشترین سود/کمترین ریسک/بیشترین تاثیر را دارند، به اولویت بندی موضوعات و فعالیتها کمک میکند تا بتوانید تصمیم بهتری بگیرید.
نکات مهم برای گرفتن بهترین تصمیم
با پروسه اصلی تصمیم گیری آشنا شدیم و روشها و تکنیکهای مختلف را هم بررسی کردیم. در این مرحله نکات اصلی و جانبی را بیان میکنیم که به شما کمک میکند از هر جهت بهترین تصمیم را بگیرید.
هنگام تصمیم گیری دیدگاههای مختلف را در نظر بگیرید
این مورد درباره کسب و کار و مواقعی صدق میکند که تصمیم شما قرار است دیگران را هم هدف قرار دهد. هرچند که هرگز نمیشود همه را قانع کرد و نباید هم اینطور باشد، خوب است که تا حد امکان نظرات و دیدگاههای مختلف را بررسی کنید. این کار کمک میکند تنها از یک نظر به مسئله نگاه نکنید و زوایایی را ببینید که شاید به آنها فکر نکرده بودید. البته این نظرات را باید از افراد متخصص و حرفهای و کسانی بگیرید که ارتباط نزدیکی با شما دارند و در جریان جزئیات هستند.
واقع گرا باشید
هرچند که خیلی اوقات سخت به نظر میرسد، اما سعی کنید تا حد امکان واقع گرایانه عمل کنید. اگر انتظارات خود را واقع بینانه تنظیم کنید، احتمال این که دچار شکست شوید یا از تصمیم خود پشیمان شوید بسیار کمتر خواهد بود. همواره منابع موجود، محدودیتهای زمانی و چالشهای احتمالی را در نظر بگیرید و تصمیمی که ریسکش از فایدهاش بیشتر بود را نگیرید.
آنچه را که نمیدانید مشخص کنید
هر زمان که تصمیمی میگیرید و در هر زمینهای، احتمالا عوامل ناشناختهای وجود دارد که باید در نظر بگیرید. به همین دلیل مهم است که کمی وقت بگذارید و به دنبال آن عوامل ناشناخته باشید. هنگامی که متوجه شدید چه چیزی را نمیدانید، می توانید اقدامات لازم را برای دانستن بیشتر انجام دهید. نیازی به گفتن نیست که هر چه دانش بیشتری در آن زمینه داشته باشید، مهارت تصمیم گیری بهتری هم خواهید داشت. این موضوع چه در مورد مشاوره کنکور و چه مشاوره کاری و شخصی صدق میکند.
از موقعیت فاصله بگیرید
خیلی اوقات ممکن است زیادی با موقعیت و شرایط خاص درگیر شوید و به همین دلیل نتوانید دید درست و جامعی داشته باشید. اگر زمان زیادی روی تصمیم گیری تمرکز کردهاید و نتیجهای نمیگیرید و اگر زمان لازم را در اختیار دارید، بهترین راه این است که کمی از موقعیت فاصله بگیرید. کمی بعد از این که آرامش خود را پیدا کردید از تکنیکهای مختلف مانند فکر کردن به جایگزینها استفاده کنید و سپس دوباره سعی کنید تصمیم نهایی خود را بگیرید. این کار اجازه میدهد دید خود را تغییر دهید و وضوح لازم را برای گرفتن تصمیم به دست آورید. گاهی حتی به این نتیجه میرسد که برای یک مسئله کوچک انرژی بیش از حدی گذاشتهاید و خیلی راحتتر تصمیم خود را میگیرید.
پیامدهای بلند مدت و کوتاه مدت را در نظر بگیرید
گاهی یک تصمیم مهم را با توجه به آینده خوب و مثبت آن میگیریم، در حالی که در کوتاه مدت ممکن است فشار خیلی زیادی روی ما وارد کند و ما آن را اصلا در نظر نگرفتهایم. برعکس این حالت هم صادق است، یعنی بسیار پیش میآید که تصمیمهای عجولانه و لحظهای میگیریم و ممکن است در آینده ضررهای زیادی از آن ببینیم. بنابراین مهارت تصمیم گیری این است که هر دو این حالتها را در کنار هم در نظر بگیرید و بعد ببینید که آيا این تصمیم همچنان درست به نظر میرسد یا نه. میتوانید سناریوهای احتمالی را روی کاغذ هم بنویسید و بر اساس آنها قضاوت کنید.
ارزشهای خود را بشناسید و به آنها وفادار بمانید
این نکته اهمیت بسیار زیادی دارد. هیچوقت ارزشهای شخصی خود را فراموش نکنید و در هر شرایطی به آنها وفادار باقی بمانید. البته که اهداف خوب اهمیت زیادی دارند، اما ارزشهای شخصی و کاری همواره اولویت بالایی دارند. این که به خاطر هدف خود به هر سمت و سویی متمایل شوید و ارزشهای خود را فدا کنید، در بلند مدت سبب میشود دیگران هم روی شما حسابی باز نکنند. علیالخصوص در محیط کار و حرفهی تخصصی، هرچه بیشتر ارزشهای پایداری داشته باشید راه تخصص خود را هم راحتتر ادامه خواهید داد.
مراقب فشار اجتماعی باشید
همه ما این را میدانیم که نباید اجازه دهیم تصمیماتمان توسط تفکرات دیگران یا فشار اجتماعی گرفته شود. با این وجود هرچقدر هم به این نکته واقف باشیم، نباید این نکته را فراموش کنیم که در نهایت هیچکس از فشارهای اجتماعی مصون نیست. از نوجوانی که برای مشاوره کنکور میآيد و نگران قضاوت دیگران در مورد رشته مورد علاقهاش است تا کسی که میخواهد برای آیندهی کسب و کارش تصمیم بگیرد همه در برابر این قضیه قرار داریم. بنابراین هنگام تصمیم گیری دقت کنید. آیا مطمئنید این تصمیم را به خاطر پدر و مادر، استاد یا رئیس خود نمیگیرید؟ آیا جو غالب در گروه دوستیتان نیست که شما را به گرفتن تصمیم خاصی سوق داده است؟
تصمیم گیری در یک گروه یا تیم
هنگامی که در حال انجام یک فعالیت گروهی هستید، مثلا وقتی شرکای کاری دارید یا قرار است پروژه مشترکی انجام دهید تصمیم گیری سختتر هم میشود. در این شرایط دیگر نمیتوانید تصمیمات را بنا بر ترجیحات خود یا رسم یک جدول ساده بگیرید و موقعیت پیچیده میشود. بسیاری از افراد به همین دلیل به مشاوره شغلی میروند. شاید بخواهید با انجام یکی دو جلسه مشترک قضیه را فیصله دهید، اما اگر تضاد نظرات خیلی زیاد باشد این جلسات بیشتر به جنگی تن به تن شباهت پیدا میکنند تا گفتگویی برای رسیدن به راه حل. سه رویکرد اساسی و مهم در تصمیم گیری گروهی وجود دارد:
- رسیدن به اجماع: مذاکره در مورد تصمیم تا زمانی که همه اعضا آن را درک کرده و از آن حمایت کنند.
- رای گیری: تصمیم گیری به کمک رای اکثریت یا با رتبه بندی آرا.
- تصمیم گیری توسط سرپرست یا مهمترین فرد: انجام مشاوره و گفت و گو با اعضا و در نهایت تصمیم گیری توسط فرد مطمئن که قبلا این مسئولیت را عهدهدار شده است.
جمع بندی
در این مقاله سعی کردیم راهنمایی جامع و کامل را در مورد مهارت تصمیم گیری ارائه دهیم. تصمیم گیری مهارتی است که فرقی نمیکند چه سن و سالی داشته و در چه موقعیتی باشید، به هر حال به آن نیاز دارید و باید بدانید چگونه در لحظه و موقعیت درست بهترین تصمیم ممکن را بگیرید. با در نظر گرفتن تکنیکها و نکات بیان شده میتوانید راحتتر فرایند تصمیم گیری را طی کنید، اما اگر هنوز شک داشتید مراجعه به یک مشاور حرفهای بهترین انتخاب برای شما خواهد بود.
سوالات متداول
مهمترین عوامل موثر در تصمیم گیری چیست؟
تصمیم گیری تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله ارزشهای شخصی، احساسات، سوگیریهای شناختی و شرایط محیطی است. درک این تاثیرات برای تصمیم گیری آگاهانه و موثر بسیار مهم است.
نقش احساسات در تصمیم گیری چیست؟
احساسات میتوانند بر ادراک، ترجیحات و ارزیابی گزینهها تاثیر بگذارند. هوش هیجانی برای مدیریت احساسات در طول تصمیمگیری اهمیت بسیار زیادی دارد.