کلینیک مشاوره و روانشناسی بینش نوین

ساعت کاری مرکز: شنبه تا پنج شنبه، 10 تا 21

کلینیک روانشناسی و مشاوره بینش نوین

ساعت کاری مرکز:

شنبه تا پنج شنبه : 10 – 21

احساس گناه چیست؟

احساس گناه

در حقیقت احساس گناه نوعی حالت درونی است که در رده‌ی حالات احساسی منفی جای میگیرد و دارای ابعاد مختلفی از جمله غم و تنهایی است.

مانند سایر احساسات، این احساس را نیز نمی‌توان به‌سادگی تعریف کرد.

طبق دیدگاه فروید احساس گناه ریشه در لایه‌های زیرین و پنهانی رفتار انسان‌ دارد.

نظریه‌ی روان‌پویشی فروید بیانگر این است که ما به کمک مکانیسم‌های دفاعی‌مان میتوانیم با احساس گناه مقابله کنیم.

 این احساس را با آگاهی بر زشتی و زنندگی امیال ناپسندمان تجربه می‌کنیم.

فروید احساس گناه را با «عقده‌ی ادیپ» و «اضطراب اَختِگی» که در سومین مرحله‌ی رشد روانی‌-‌جنسی (مرحله‌ی آلتی) در حدود ۳ تا ۶ سالگی بروز می‌کند، مرتبط می‌داند.

فروید می‌گوید کودک در این مرحله به آن والدِ خود که جنس مخالف دارد، میل جنسی پیدا می‌کند.

این امیال سرانجام در کودک سرکوب می‌شوند و به کشش جنسی به سایر هم‌سالان او تبدیل می‌شوند.

 

 

 

اریک اریکسون از شاگردان فروید معتقد است که احساس گناه در حدود سن ۳ تا ۵ سالگی شکل می‌گیرد و پیامد منفی سومین مرحله از مراحل هشت‌گانه‌ی رشد روانی‌-‌اجتماعی است که معروف به «ابتکار در برابر گناه» است.

به عقیده‌ی اریکسون، کودک در این مرحله برای نخستین بار در زندگی به دلیل منع شدن از ابتکار عمل، با احساس سنگین گناه مواجه می‌شود.

کودک از بیان کردن خودش به وسیله‌ی اسباب‌بازی‌هایش می‌ترسد، زیرا تصور می‌کند که بروز احساسات واقعی، عملی غیرقابل قبول است.

کودکانی که در این مرحله از رشد روانی‌-‌اجتماعی برای ابتکار عمل با ممنوعیت‌های شدید و غیراصولی والدین مواجه می‌شوند، این بازدارندگی به طوری در آنها ریشه می‌کند که در بزرگ‌سالی از هر نوع ماجراجویی و خطر کردن فرار خواهند کرد.

حال سراغ تعریف گناه از منظر شناختی میرویم.

گناه در حوزه ی شناخت اینگونه بیان میشود : احساسی که فرد وقتی آن را تجربه می‌کند که بپذیرد به دیگران آسیب زده است.

پیروان نظریه‌ی شناختی معتقدند که احساسات ما از افکارمان نشات میگیرند.

احساس گناه مستقیما زاییده‌ی این فکر است که فرد خود را مسئول بدبختی دیگران می‌داند، در صورتی که ممکن است در واقعیت این‌طور نباشد.

 

 

 

این طرز فکر در حالت مزمن موجب می‌شود فرد دائما از این توهم که به دیگران آسیب زده است، در رنج و عذاب باشد.

علت این احساس منفی میتواند این باشد که فرد علاقه مند به تفسیر نادرست وقایعی که برایش اتفاق می‌افتند است و یا هیچگاه در درستی نتیجه‌گیری‌های خود تردید نمی‌کند.

در شناخت‌ درمانی معمولا سعی بر این است که به افراد یاد بدهند چگونه از شر افکاری که این باور غلط را به او تحمیل می‌کنند، رهایی یابد.

همچنین در جلسات شناخت‌درمانی به فرد آموزش می‌دهند که رفتارهای نادرست خود را بشناسد و هنگام مواجهه با احساس گناه و افکار آزار دهنده چگونه این حمله‌ها را مهار کند.

دیدگاه شناختی برخلاف دیدگاه روان‌پویشی به فرد راهکارهایی ارائه می‌دهد تا در هر پیشامد ناخوشایندی خود را سرزنش نکند.

در این دیدگاه تأکید شده است که تغییر افکارتان میتواند احساسات‌تان را نیز متحول کند.

به بیان دیگر، هرگاه فرد به این نتیجه برسد که به ناحق خود را مسبب رنج دیگران می‌بیند، قادر خواهد شد چارچوب ذهنی خود را دوباره تغییر دهد و سهم خود را در پیشامدهای ناخوشایند واقع‌گرایانه‌تر ببیند.

 

 

حال که اندکی با مفهوم احساس گناه در حوزه‌ی روان‌شناسی آشنا شدید، قصد داریم به معرفی ۵ مورد از مهم‌ترین علل احساس گناه و روش‌ منطقی مقابله‌ با این احساس پردازیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *