وقتی فرزند ما به اختلال وسواس فکری و رفتاری مبتلا است – بخش اول
اغلب افراد نام OCD(اختلال وسواس فکری و رفتاری که در برخی منابع به آن وسواس جبری نیز گفته میشود) را شنیدهاند.
در حقیقت اختلال وسواس فکری و رفتاری بسیار شایعتر از آن است که قبلاً تصور میشد، به طور مستقیم حداقل یک نفر از هر 40 نفر عموم مردم را تحت تأثیر قرار میدهد.
واقعیت تکاندهنده این است که، چه تعداد کودک از اختلال وسواس فکری رنج میبرند.
به گفته تامار چانسکی، نویسنده کتاب ” فرزندتان را از اختلال وسواس فکری و رفتاری رها سازید” و مدیر مرکز،کودکان وسواس فکری و اضطراب در فیلادلفیا، اذعان میدارد، بیش از یک میلیون کودک مبتلا به این بیماری در ایالات متحده آمریکا وجود دارد.
همچنین چانسکی گزارش میدهد که، این وضعیت حداقل از هر 100 کودک آمریکایی یک نفر را درگیر میکند و میانگین سنی بروز این بیماری بین دو تا 10 سالگی است.
بزرگسالان مبتلا به وسواس فکری و رفتاری معمولاً میدانند که چه مشکلی دارند.
آنها قادرند افکار و رفتارهای وسواس فکری خود را از افکار و رفتارهای عادی و سالم جدا کنند، آگاهی داشتن به این رفتار، اولین گام در راه بهبود است.
با این وجود، کودکان به طور کلی تجربه زندگی یا خودآگاهی کافی برای انجام این تمایز حیاتی را ندارند.
هنگامی که آنها متوجه میشوند کاری عجیب یا تکراری مانند شستن دستها را مرتباً انجام میدهند، احساس شرم به آنها دست میدهد، و خجالت میکشند، حتی گاهی احساس میکنند دیوانه شدهاند.
غالباً، این کودکان بسیار خجالتزده هستند از اینکه که به والدین یا بزرگسالان خود بگویند چه خبر است.
به همین دلیل، بسیار اهمیت دارد که بزرگسالان از علائم ابتلا به بیماری اختلال وسواس فکری آگاهی لازم را داشته باشند تا بتوانند آن را به موقع در کودکان خود تشخیص دهند.
به عنوان والدینی که فرزندانشان، دچار اختلال وسواس فکری هستند باید آرامش خود را حفظ کنید، این مشکل قابل درمان است.
بنابراین باید کودک خود را حمایت کنید، این گونه که ابتدا از طریق پذیرش بیماری و سپس بهبودی به طور مرحله به مرحله فرزندان را مورد راهنمایی قرار دهید. میتوانید برای این کار از مشاوره کودک کمک بگیرید.
OCD : تشخیص مشکل
OCD دقیقاً چیست؟
چانسکی پیشنهاد میکند که ما آن را به عنوان یک “اشکال مغزی” در نظر بگیریم به طوری که، مغز پیامهای نادرستی را ارسال میکند – مانند “اجاق گاز هنوز روشن است”، یا “میکربهای مضری روی تلفن وجود دارد” – در این صورت فرد مبتلا هنگام صحبت با تلفن، نیاز به انجام حرکاتی دارد تا صدای مخاطب خود را قطع کند.
اگرچه اختلال وسواس فکری، یک سری داستانهای نادرست و بیرحم است، به هر حال صدا قطع نمیشود – و در عوض بلندتر و سمج تر میشود.
خبر خوب این است که، این بیماری در کودکان همانند بزرگسالان قابل درمان است.
اکثر مبتلایان به اختلال وسواس فکری قادر به بازنگری مغز خود هستند تا پیامهای دروغین را نادیده گرفته و بتوانند برای ارسال آن درست تصمیم بگیرند.
اما از کجا میتوانید تشخیص دهید که فرزند شما بیماری وسواس فکری دارد؟
چرا که کودکان، اغلب در پنهان کردن علائم بیماری خود مهارت دارند زیرا احساس سرافکندگی و ترس میکنند.
بنابراین شما باید با مهربانی با آنها گفتگو کنید.
آنها از شما خجالت میکشند، زیرا فکر میکنند کارشان را به درستی انجام ندادهاند و احساس میکنند پدر و مادر را از خود ناامید کردهاند، به او بگویید که هیچ اشکالی ندارد و شما در کنارش خواهید بود.
این مسیری است که همه با هم باید در آن گام برداریم.
تنها کاری که والدین میتوانند انجام دهند این است، به فرزندان خود احساس امنیت و راحتی بدهند و برای فهم هر یک از علائم زیر با دقت آنها را زیر نظر داشته باشند:
وسواس فکری
اول: آلودگی – نگرانی بیش از حد در مورد میکرب، بیماری، ناخوشی و سرایت بیماری واگیردار.
دوم: آسیب رساندن به خود یا دیگران – ترسهای غیرمنطقی مانند تصادف کردن با اتومبیل، آسیب رساندن به خود یا شخص دیگری با چاقو یا شی تیز و غیره .
سوم: تقارن و تناسب – نیاز به تسلط داشتن روی وسایل یا محیط پیرامونی خود، به شکلی مرتب شده یا حرکت کردن به شیوهای متقارن است.
چهارم: تردید – متقاعد شدن برای اینکه، شخصی قرار است کاری را انجام دهد ولی انجام نداده است و یا قصد انجام دادن آن را دارد.
ششم: دینداری – مشغله و دغدغههای مذهبی داشتن، مانند زندگی پس از مرگ، مرگ یا اخلاق.
هفتم: احتکار – جمعآوری اشیای بیفایده یا بیمعنی مانند روزنامههای قدیمی یا مواد غذایی.
هشتم: موضوعاتی با محتوا جنسی – تفکر وسواسی در مورد رابطه جنسی. دست نوشتههایی نگرانکننده از مسائل جنسی و نقاشیهای پراکنده درباره جنسیت و غرایز جنسی .
ادامه مطلب را در بخش دوم مقاله مطالعه کنید.