از اهمال کاری چه میدانید؟ - بخش اول
فرض کنید برای هفتهای که پیش رو دارید یک هدف مشخصی را تعیین کردهاید که موظف هستید انجامش دهید، تنها کاری که باید انجام دهید این است که شروع کنید.
با این حال، درست زمانی که فکر میکنید آماده انجام کار هستید، موضوع دیگری توجه شما را جلب میکند و از کاری که قرار است انجامش دهید باز خواهید ماند.
شاید این موضوع بازدارنده چک کردن لیست ایمیل هایتان باشد که سرشار از تبلیغات جذاب است، یا زمان گذاشتن برای نظافت غیر ضروری و وسواس گونه که در خانه برایش وقت میگذارید.
به هر حال مرتب کردن کمد لباسهایتان میتواند به زمان دیگری موکول شود و آن لحظه جزء اولویت شما نباشد.
روزها و ساعتها سپری میشوند بدون اینکه کار مفیدی برای رسیدن به هدف خود انجام دهید.
متأسفانه، این بدان معناست که شما مجبور میشوید برای انجام آن عجله کنید، یا در نهایت پس از اتمام آن چند روز در روزهای کمتری بهطور فشرده کار را انجام دهید.
اگر به طور مرتب خود را در این وضعیت نگه داریدو از کار طفره بروید، ممکن است فکر کنید تبدیل شدن به یک فرد وقت شناس کار بسیار سختی خواهد بود.
اما تحقیقات جدید درباره انگیزه به تعویق انداختن کارها میتواند به شما کمک کند از این شرایط خارج شده و تاکتیک هایی که برای اهمال کاری در کار خود به کار میگیرید را از منظر دیگری ببینید.
بسیاری از روانشناسان سعی کرده اند علل به تعویق انداختن کار را درک کنند – شاید با نظریه پردازان بزرگ روان پویشی ( روان پویشی بر این اندیشه استوار است که افکار و هیجانها علل مهم رفتار هستند و در درمان روان پویشی، روانشناس به بررسی وقایع و تجارب فرد در گذشته میپردازد.
در روان درمانی روان پویشی مشاور کمک بسیار زیادی در یادآوری خاطرات به فرد میکند زیرا معتقد است بسیاری از مشکلات امروز در افراد تحت تأثیر تجارب کودکی آنهاست.
روانشناس روان پویشی به تأثیرات محیط بر زندگی افراد توجه خاصی دارد و آنها را بسیار معنا دار میداند، مهمترین بخش در مشاوره روان درمانی پویشی ، ناخودآگاه افراد است که تأثیر عمیقی بر افراد میگذارد.)
فروید این رفتار را به مشکلات ناشی از آموزش ضعیف توالت مربوط میداند (آموزش توالت رفتن، فرایند یاددهی چگونگی دفع ادرار و مدفوع به کودک است. کودک در این فرایند احساس نیاز به دفع، چگونگی دفع، و نحوه شستن و پاک کردن خودش را میآموزد. )،
اما نظریه پردازان درمان روان پویشی خود محور به طور کلی اینگونه اظهار داشتند، افرادی که عادت به تعویق انداختن کارهایشان دارند اغلب از آن دسته افرادی هستند که دچار اختلال عصبی و روان رنجوری هستند و عادت دارند به سرکوب کردن خودشان دارند.
اگر در حال به تعویق انداختن کارهایتان هستید، طبق این دیدگاه، تضمین میکنید که شکست شما قطعی خواهد بود، در صورتی که فکر میکنید اساساً نقص دارید، پس آرزوی بی فایده ای دارید که روزی به هدف خود خواهید رسید.
در طول چند دهه پس از نوشتن نظریه متخصصان علوم نظری، روانشناسان افرادی که به اهمال کاری میپردازند را مورد خطاب قرار دادند که تمرکز خود را از این رویکرد پویای درونگرا به روشی انگیزشی تغییر دهند.
در حال حاضر اینگونه تصور میشود افرادی که عادت دارند کارهایشان را پشت گوش بیندازند و اهمال کار هستند فاقد ویژگی هایی از قبیل مدیریت رفتار و هیجان خود دارند و همینطور دچار ضعف مدیریت زمان و استراتژیهای لازم هستندکه به آنها اجازه میدهد فاصله بین احساسات و عمل را بهطور متعادل پر کنند.
در واقع توانایی درک و مدیریت احساسات خود و دیگران را ندارند.
اکسل گراند و استفان فرایز روانشناسان دانشگاه بیله لند (آلمان) در سال 2018 ، هدف بلند پروازانه ای را برای پیوند دادن رویکردهای رقابتی در راستای درک موضوع اهمال کاری در افراد تعیین کردند.
آنها دیدگاه اصلاح شدهای درباره این نوع رفتار را ارائه دادند.
نهتنها به عنوان منعکس کننده عدم پیروی از نیتهای ما، بلکه آن را به عنوان عدم رعایت نیت به موقع نشان میدهند.
افرادی که کارهایشان را به موقع انجام نمیدهند، در و از ارزش کار آن دسته از افراد که به موقع کارهایشان را انجام میدهند غافل هستند.
همانطور که آنها اشاره میکنند، “در راستای نظرات سایر محققان، ما اهمال کاری و به تعویق انداختن را به عنوان منعکس کننده مشکل داشتن در پیگیری هدف میدانیم.
با این حال، برخلاف سایر رویکردها، ما فکر نمیکنیم که حل این مشکل تنها با تمرکز بر اراده و عزم ما امکانپذیر است و مشکل پشت گوش انداختن کارها با شروع انجام دادن آن حل میشود . “
به عبارت دیگر، برای درک افرادی که انجام کارهایشان را به تعویق میاندازند، باید ارزشهای آنها را درک کنید.
شاید آنها رفتارهای کند و همراه با تاخبر خود را منعکس کننده “یک رفتار نادرست و یک ضعف جدی برای انسان” نبینند.
در عوض، آنها ممکن است آنچه را که نویسندگان از آن به عنوان “ارزشهای پست مدرن (لیبرال) مانند رفاه و مدارا یاد میکنند” نوعی ارزش بدانند و به دید ضعف به آن نگاه نکنند.