چگونه میتوانیم به فردی که از اختلال افسردگی رنج میبرد کمک کنیم؟
اختلال افسردگی زندگی انسان را تبدیل به تجربهای تیر و تاریک میکند. فرد افسرده در نبردی شدید میان امید و نامیدی گیر افتاده و تلاش میکند تا خود را از این موقعیت نجات دهد.
در این شرایط اطرافیان، دوستان و اعضا خانواده، نقش کلیدی بر عهده دارند.
آنها میتوانند با حمایت و مراقبت بیقید و شرط خود به اوا کمک کنند تا از این شرایط سخت خود را نجات دهد. در این مقاله میخواهیم به بررسی چند شیوه ساده بپردازیم که به کمک آنها میتوانیم به بیمار افسرده کمک کنیم.
طرف آنها باشید
فرد افسرده اغلب در حالت دفاعی قرار دارد، بدین معنا همه ممکن است هر حرفی را به صورت سرزنش ارزیابی کند. بنابراین لحن تند و متهم کننده هیچ کمکی به تغییر شرایط نمیکند.
در عوض باید تلاش کنید شرایط آنها را بفهمید. مثلاً گفتن این جمله؛ که چرا از آن تختخواب بیرون نمیآی، کمک کنند نیست.
شما باید بدانید که دلیل آنکه فرد نمیتواند خود را از تخت جدا کند، تنبلی یا چیزهای مشابه نیست، بلکه حل بد روانی او سبب این موضوع شده.
بنابراین وقتی درک میکنیم که چه اتفاقی سبب ایجاد این رفتارها شده، بهتر میتوانیم در کنارشان باشیم و به آنها کمک کنیم. مثلاً به جای گفتن مشکلت تو چی است به خاطر چیزی که اهمیت ندارد نباید خود را ناراحت کنی، شما میتوانید بگویید؛ خوشحالم که کانون دلیل مشکل را متوجه شدی، اگر کمکی از من ساخته است لطفاً به من بگو.
اختلال افسردگی واقعاً بیماری بسیار بدی است، بنابراین ما باید مراقب باشیم تا با حرفهای خود زندگی را برای بیمار افسرده سخت تر نکنیم.
به او اطمینان دهید
غالباً کسانی که از اختلال افسردگی رنج میبرند، احساس بیارزشی و دوست داشتنی نبودن، میکنند.
شما باید مکرراً به انها قوت قلب دهید. مثلاً به آنها بگویید؛ من تو را به خاطر کسی که هستی دوست دارم و قرار نیست تو را تنها بگذارم. جملات این چنینی به فرد کمک میکند کمتر در اندوه و تاریکی خود فرو برود.
از طرفی ممکن است آنها توانایی و نکات مثبت خود را فراموش کنند. شما باید با یادآوری توانایی و موفقیتهای گذشته، به آنها نشان دهید که شرایطی که در آن قرار دارند موفقتی است و میتوانند خود را از آن خارج کنند.
آنها را درک کنید
اختلال افسردگی سبب میشود که فرد زمان زیادی را به نشخوار ذهنی و حال بد بگذراند.
آنها دائماً به حال خود تأسف میخورند و احساس ناامیدی تمام وجود انها را فرا میگیرد.
یادآوری این موضوعات به آنها کمک چندانی نمیکند. در عوض باید یاد بگیریم با نگاهی همدلانه، تجربهای که آنها در آن قرار دارند را لمس کنیم. مثلاً بیان جملات نظیر؛ من نمیتوانم درک کنم که چه تجربهای داری اما همیشه میتوانی رو کمک من حساب کنی، میتواند بسیار موثر باشد.
یادمان باشد که همدلانه قدرتمندترین سطح از روابط انسانی است که میتواند معجزه کند.
پیشنهاد کمک دهید
در نهایت شما میتوانید به او اطمینان خاطر دهید که هر زمان که بخواهد، میتواند روی کمک شما حساب کند.
البته اگر محبت شما با پاسخهایی نظیر؛ فعلاً تنهام بزار، مواجه شد، نباید ناراحت شوید زیرا احتمالاً او در حال حاضر در شرایطی نیست که بتواند حضور فرد دیگری را در کنار خود تحمل کند. شما باید حضور بیقید و شرط خود را به او هدیه دهید. اختلال افسردگی انسان را تنهاتر میکند. بنابراین زمانی که فرد افسرده اطمینان پیدا میکند که اطرافیانش در کنار او خواهند ماند و قرار نیست او را تنها بگذارند، برای مبازره با بیماری خود قدرتمند و امیدوارتر میشود.
اما همیشه به یاد داشته باشید که قرار نیست شما به جای آنها تصمیم بگیرید و آنها باید خود انتخابهای سخت زندگی را انجام دهند، اما همیشه میتوانند از یاری شما استفاده کنند.
افسردگی یک بیماری قابل درمان است، اما فرد برای رسیدن به بهبودی نیازمند دریافت حمایت و مراقبت از محیط اطراف خود است تا راحتتر بتواند از چالشهای روانی خود عبور کند.
اگر به طور دقیق نمیدانید که چگونه باید رفتار کنید یا مطالبی که در این مقاله ارائه شد برای موقعیتی که شما در آن قرار دارید کافی نبود، میتوانید با یک روانشناس یا روانپزشک صحبت کنید تا او شما را راهنمایی کند.
اختلال افسردگی میتواند تمام زندگی هر فردی را تحت تأثیر قرار دهد، بنابراین باید در مقابل آن بیستید.
علائم خطر و انواع اختلال افسردگی
چگونه میتوانیم به فردی که از اختلال افسردگی رنج میبرد کمک کنیم؟