کلینیک مشاوره و روانشناسی بینش نوین

ساعت کاری مرکز: شنبه تا پنج شنبه، 10 تا 21

کلینیک روانشناسی و مشاوره بینش نوین

ساعت کاری مرکز:

شنبه تا پنج شنبه : 10 – 21

چگونه بفهمیم که همسرمان به ما اهمیت میدهد – بخش دوم

رابطه عاطفی

در بخش دوم مقاله خود میخواهیم نگاه افراد خودشیفته را به رابطه مورد ارزیابی قرار دهیم.

فراموش نکنیم که هدف ما از نگارش مقالات این چنینی، افزایش سطح رابطه عاطفی است و ما میخواهیم به شما برای درک برخی اتفاقات و رفتارهای ناخوشایند کمک کنیم.

نگاه یک خودشیفته به رابطه عاطفی چگونه است

افراد خودشیفته چگونه رویدادهای روزمره در روابط عاطفی خود را تفسیر می‌کنند؟

ممکن است از خودشیفتگان انتظار داشته باشید که تعاملات و روابط روزمره آن‌ها بسیار مثبت باشد.

این به آن‌ها کمک می‌کند این دیدگاه را حفظ کنند که روابطشان – و با تعمیم روی خودشان – بسیار عالی هستند.

از طرف دیگر، افراد خودشیفته اغلب افراد دیگر را به دلیل درگیری و مشکلات مورد سرزنش قرار می‌دهند، بنابراین ممکن است به خصوص در نحوه تفسیر عملکرد شرکای خود منفی نگر باشند.

تحقیقات جدید کاترین رنتز و همکارانش که به تازگی در مجله علوم روانشناسی و شخصیت اجتماعی منتشرشده است از زوجین خواسته شده که، احساس روزانه خود را، در مورد تعاملات با شریک زندگی خود پیگیری کنند و توانستند نحوه خودشیفتگی را با این برداشت‌ها مورد بررسی قرار دادند.

 

 

ماهیت دو طرفه خودشیفتگی

 رفتار خودشیفتگان اغلب متناقض و ناسازگار به نظر می‌رسد.

از یک طرف، آن‌ها در مورد خود بسیار مثبت هستند و اغلب پرانرژی و اجتماعی هستند.

از طرف دیگر، آن‌ها تمایل دارند با دیگران روابط مشکل آفرین (در ظاهر یا باطن) داشته باشند، می‌توانند پرخاشگر باشند و در صورت خراب شدن چیزی و یا برخوردن به مشکلی افراد دیگر را مقصر قرار دهند.

یک چارچوب کارآمد و مفید برای درک این ماهیت دوگانه خودشیفتگی، مفهوم تحسین و رقابت خودشیفته است.

طبق این نظریه، خودشیفتگی از دو عنصر تشکیل شده است.

اول: تحسین خودشیفتگی:  تمایل به باور داشتن اینکه شخصی خاص و با استعداد هستند و تمایل به اینکه از جذابیت خاصی برای جلب نظر دیگران دارند.

دوم: رقابت خودشیفتگی: تمایل به این باور که دیگر افراد فرومایه و کم ارزش هستند و اغلب منجر به تعاملات ناخوشایند با دیگران می‌شود.

تحسین و رقابت  مسیری است که افراد خودشیفته می‌توانند در جهت احساس عالی نسبت به خودشان طی کنند.

آن‌ها می‌توانند فکر کنند که عالی هستند زیرا دارای یکسری ویژگی‌های مطلوب هستند و همه آن‌ها را مورد تمجید و تحسین قرار می‌دهند.

یا آن‌ها می‌توانند فکر کنند که عالی هستند زیرا از افراد دیگر که عمدتاً یک بازنده‌اند بهتر هستند (در واقع، یک مورد در پرسشنامه تحسین و رقابت خودشیفته، از پاسخ‌دهندگان می‌خواهد که میزان ارزیابی خود را با این عبارت  که “بیشتر افراد دیگر” به نوعی بازنده هستند اعلام دارند.

محققان از این چارچوب برای درک چگونگی دیدن افراد خودشیفته نسبت به شرکای عاشقانه خود استفاده کرده‌اند.

افرادی که دارای سطح بالایی از رقابت خودشیفتگی هستند، تمایل به درک نسبتاً منفی درباره شرکا عاطفی خود دارند، در حالی که افرادی که دارای سطح بالایی از تحسین خودشیفتگی هستند، تمایل دارند همسران خود را بسیار مثبت درک کنند.

وقتی صحبت از تعاملات روزمره با شریک زندگی شما می‌شود، ممکن است اتفاقات خوب و بدی رخ دهد.

برخی از رویدادها حتی می‌تواند به عنوان تهدیدی برای رابطه تعبیر شود، مانند گفتگوی دوستانه شریک زندگی شما با یک پیشخدمت که حتی گاهی به عنوان معاشقه تلقی شود

ممکن است خودشیفته‌ها مخصوصاً اینکه احتمالاً در چنین شرایط مبهمی بدترین تعبیر را داشته باشند.

تحقیقات دیگر نشان داده است که افرادی که به طور خاص در رقابت خودشیفته هستند، به افراد دیگر اعتماد کمتری دارند و افراد دیگر را پرخاشگرتر و با احترام کمتری می‌بینند،  این امر احتمالاً آن‌ها را به این سمت سوق می‌دهد که کمترین برداشت سخاوتمندانه‌ای نسبت به عملکرد شرکای خود خواهند داشت.

 

 

تعاملات روزانه با شرکای رمانتیک

رنتز و همکارانش در مطالعه خود از ۱۸۰ زوج (با میانگین سنی ۲۸ سال) خواسته‌اند پرسشنامه‌های روزانه را به مدت دو هفته درباره وقایع رابطه خود تکمیل کنند.

در پایان هر روز، از آن‌ها خواسته شد وضعیتی را که هر دو شریک زندگی در آن عصر رخ داده را شرح دهند.

آن‌ها همچنین ارزیابی کردند که شرایط  چندین ویژگی مختلف است، از جمله:

اول:  ناملایمات: “تهدید، انتقاد، اتهام”

دوم: رابطه عاشقانه: “رابطه عاشقانه، رابطه جنسی، عشق”

سوم:  مثبت بودن “چیزهای مثبت، دل‌پذیر، خوب”
چهارم: منفی نگری “چیزهای منفی، چیزهای ناخوشایند، احساسات بد”
پنجم: هوش “چیزهای فکری، زیبایی‌شناختی، عمیق و ژرف‌اندیشی”
ششم: اجتماعی بودن “ارتباط، تعامل، روابط اجتماعی”

شرکت‌کنندگان در این مطالعه همچنین میزان رضایت خود از رابطه‌شان را در آن روز خاص مورد ارزیابی قراردادند.

نتایج نشان داد که تحسین خودشیفتگی کلی با تعاملات مثبت تر و رقابت خودشیفته با جنبه منفی تری، در تعاملات رابطه قرار دارند.

افرادی که در تحسین خودشیفتگی بالاتر هستند، تمایل دارند که روزانه از روابط خود رضایت بیشتری داشته باشند و این بیشتر به این دلیل بود که آن‌ها تعاملات خود را با شریک زندگی خود تحریک‌کننده تر، عاشقانه‌تر و به طور کلی مثبت تر می‌دانستند.

از طرف دیگر، افرادی که در رقابت‌های خودشیفته بالایی قرار دارند، رضایت روزانه از رابطه را کمتر تجربه می‌کنند، بیشتر به این دلیل که آن‌ها تعاملات خود را با شریک زندگی خود به عنوان سطوح بالاتری از تهدید، انتقاد و اتهامات درک می‌کنند.

افرادی با رقابت خودشیفته بالا،  این برداشت را داشتند که احساس تعاملات آن‌ها از جنبه اجتماعی کمتری برخوردار است و همین امر باعث می‌شود رضایت کمتری از رابطه در یک روز معین را داشته باشند.

 

 

چگونه این دو طرف خودشیفتگی با هم ترکیب می‌شوند؟

تفسیر این یافته‌ها ممکن است گیج‌کننده به نظر برسد، زیرا تحسین و رقابت ظاهراً دو طرف یک ویژگی شخصیتی هستند.

برخی از محققان اظهار داشته‌اند که تحسین خودشیفتگی حالت پیش‌فرض عملکرد است، به شرطی که همه چیز خوب پیش برود و فرد خودشیفته اعتباری که مد نظرش است را از دیگران دریافت کند.

اما وقتی همه چیز آن طور که باید پیش نرود، و دیگران با آن‌ها برخورد ناخوشایند داشته باشند یا به آن‌ها بی‌احترامی شود، رقابت خودشیفتگی آغاز می‌شود.

در حقیقت، تحقیقاتم در این رابطه نشان می‌دهد، در حالی ‌که برخی از افراد خودشیفته از نظر رقابت و تحسین نمره بالایی کسب می‌کنند، دیگران فقط با تحسین و تمجید نمره بالایی می‌گیرند.

این نشان می‌دهد که، همه افراد خودشیفته کاملاً این جنبه تاریک را توسعه نداده‌اند. و در برخی از خبرهای خوب، این تحقیقات نشان می‌دهد که عملاً هیچ کسی وجود ندارد که در رقابت نمره بالایی کسب کند و در عین حال دارای تحسین خودشیفتگی پایین نیز باشد.

این امر همچنین جذابیت کوتاه مدت اجتماعی خودشیفتگان را توضیح می‌دهد – آن‌ها هرگز همگی بد نیستند (یعنی هرگز فقط رقابت خودشیفتگی از خود نشان نمی‌دهند.)

بنابراین به نظر می‌رسد که افراد خودشیفته که دارای سطح بالاتری از آن جنبه تاریک هستند –یعنی آن‌هایی که به رقابت خودشیفتگی تمایل بیشتری دارند تعاملات روزمره خود با شرکای عاطفی را با یک دید منفی تری می‌بینند، درک تهدیدها، انتقادات و اتهامات.

چیزی که از این نتایج خیلی مشخص نیست این است که، آیا شرکای آن‌ها واقعاً بیشتر اوقات ایشان را مورد انتقاد، تهدید و اتهام قرار می‌دادند یا خیر.

ممکن است این چیزی باشد که تنها در فکر آن‌ها وجود دارد نه در دنیای واقعی، زیرا افراد خودشیفته تمایل دارند دیگران را به خاطر مشکلاتشان مورد سرزنش قرار دهند، و به ویژه به علائمی که نشانه‌ای از طرد شدن آن‌ها باشد بسیار حساس هستند.

همچنین ممکن است کسانی که در جرگه رقابت‌های خودشیفته بالا هستند طی این تعاملات، رفتار ضعیف تری داشته و باعث شده‌اند که شرکای عاطفی‌شان با انتقاد از آن‌ها واکنش منفی از خود نشان دهند.

صرف‌نظر از آنچه این یافته‌ها نشان می‌دهد این است که روز به روز، افراد خودشیفته که در درجه اول جنبه مثبت دارند (تحسین) در واقع تعاملات مثبت بیشتری با شرکای خود دارند، در حالی که آن دسته از افراد که جنبه تاریک رقابت خودشیفته در آن‌ها پررنگ تر است، تجربیات منفی بیشتری را تجربه می‌کنند.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *