برخلاف دنیای سنت که{ پدری و مادری} بیشتر شبیه {صنعت }بود و والدین همچون صنعتگری بودند که با دخل و تصرف در امور کودک ،او را آن طور که میخواستند؛ بار میآوردند و اصول تربیتی شان برپایه تهدید، کنترل و ترس بنا شده بود، امروزه این علم بر پایه پرورش و تعلیم بنا شده است .
کودکان شبیه هسته هلو که برنامهریزی شده و باید به درخت هلو تبدیل شوند، از قبل برنامهریزی شده اند. آنها دنبال ی ما یا تکمیلکننده راه ما نیستند. و یا برای رسیدن به آرزو هایی که ما به آنها نرسیده ایم به این دنیا نیامده اند و{ پدر و مادر} نیز باید شبیه {باغبانی} باشند که تنها با حراست و مراقبت صحیح امکان می دهد تارشد لازم را داشته باشند و در مسیر صحیح خود گام بردارند.
متاسفانه والدینی که آموزش ندیده اند همچون یک صنعتگر، میکوشند تا از هسته هلو، میوه گیلاس بگیرند و این پیامدی جز خشک کردن آن نهال و تبدیل آن به زغال در پی نخواهد داشت.
بسیاری از رفتارهای نامناسب امروزه ما ،همینطور مشکلات عدیده ای روانی همچون اضطراب، افسردگی و…. نشأت گرفته از عدم سلامت روان ماست. در واقع قرار است به فرزندمان فرصت دهیم که جهان را تجربه کند این نکته را نیز باید عرض کنم که” رابطه والدین با کودک درست مثل رابطه خورشید با زمین است این فاصله ی نباید آنقدر کم باشد که بسوزاند و نه آنقدر زیاد که همه چیز یخ بزند و از بین برود”