از اهمال کاری چه میدانید؟ - بخش دوم
از نظر گراند و فرایس روانشناسان دانشگاه بیله لند، تنش و کشمکشی بین دیدگاههای محافظه کارانه وجود دارد
یکی، اهمال کاری را به شکست اخلاقی نسبت میدهد و دیگری ارزشهای لیبرالی هستند که اهمال کاری را یک موقعیت میدانند برایشان نوعی ضعف شخصی محسوب نمیشود.
در این راستا، گروهی از محققین مجموعهای از مطالعات را انجام دادند که در آن، ابتدا جهت گیریهای ارزشی و اولویتهای افراد اهمال کار خود را مورد بررسی قرار دادهاند.
آیا افرادی که در مقیاس اهمال کاری نمره بالایی کسب میکنند، برای سلامتی شخصی خود (لذت بردن از وقت آزاد) بیشتر از موفقیت (انجام به موقع کارها) ارزش قائل هستند؟
کسانی که سلامتی خودشان را برای انجام به موقع کاری به خطر نمیاندازند.
با استفاده از نمونهای از 223 دانشجوی کارشناسی – مجموعهای کاملاً مناسب از شرکت کنندگان برای مطالعه درباره اهمال کاری در نظر گرفته شدند – همانطور که گروند و فرایز پیش بینی کرده بودند، بین اهمال کاری و جهت گیری برای لذت و رفاه شخصی رابطه مثبتی وجود دارد.
آنها از این اولین مطالعه نتیجه گرفتند که به تعویق انداختن کارها”نشان دهنده عدم تطابق بین برنامه ریزی فعلی و ساختارهای انگیزشی اساسی است. “
دومین مطالعه در مجموعه بررسی آنها ابن بود که از یک روش یادآوری خاطرات استفاده کردند.
در آن نمونه مشابهی از دانش آموزان یک پرسشنامه مختصر را برای هفت روز متوالی تکمیل کردند و پنج وظیفهای را که هر روز برنامه ریزی کرده بودند گزارش کردند، سپس سؤالاتی مبنی بر اینکه آیا آنها واقعاً کارهایشان را انجام دادهاند یا خیر مطرح کرده بودند.
شرکت کنندگان میزان برنامه ریزی برای انجام فعالیت را به این دلیل که واقعاً میخواستند انجام دهند مثبت اعلام کردند، یا اینکه اظهار داشتند فعالیت آنها مطابق با مجموعهای از خواسته های خارجی بود که برایش برنامه ریزی کرده بودند پس بهراحتی انجامش دادند.
محققان معتقد بودند که معیار “خودمختاری” بسیار مهم است زیرا احتمالاً افراد تعلل کننده بیشتر اوقات وظایفی را که دیگران به آنها محول کردهاند را به تعویق میاندازند و نه وظایفی که از نظر خودشان برای آنها مهم است.
همانطور که نویسندگان انتظار داشتند، شرکت کنندگان بیشتر فعالیتهایی را که احساس میکردند تحت کنترل خودشان هستند را بهراحتی انجام دادند تا چیزهایی که دیگران از آنها درخواست کردند انجام دهند.
با این حال، افرادی که تمایل عمومی زیادی برای به تعویق انداختن کارها دارند آنهایی بودند که کارهای خواسته شده اصلاً کارهای مورد علاقه آنها نبوده در نتیجه در انجام دادن آن تعلل میکردند.
با این حال، به طور کلی، نویسندگان به این نتیجه میرسند که تلاش برای به تعویق انداختن تعلل کنندگان برای انجام به موقع کارها تنها نتیجه معکوس خواهد داشت.
در عوض، ترویج آنچه که آنها “شایستگی انگیزشی” مینامند، مؤثرتر است، تا افراد بتوانند اهدافی را انتخاب کنند و برای خود تعیین کنند که با انگیزهها و ارزشهای درونی شان مطابقت داشته باشد.
نویسندگان ادعا میکنند به تعویق انداختن کارها به خودی خود یک رفتار غیرمنطقی نیست و همچنین با بازگشت به تفسیر روان درمانی پویشی یا پویا، منعکس کننده تمایلات عصبی و خود شکست دهنده و سرکوب گرانه نیست.
به طور خلاصه، لازم نیست که تعلل کنندگان را از نظر اخلاقی افرادی دارای کمبود، یا ناتوان در ایجاد انگیزه برای انجام کارها بدانیم.
اگر شما یا افراد مهم زندگیتان از تعریف استاندارد اهمال کاری استفاده میکنید، مهم است که این رویکرد وسیعتر را برای درک نقش ارزشها بهعنوان تأثیر بر شیوههای مصرف انرژی افراد در پیش بگیرید.
تحقق زندگی شما بستگی به دستیابی نتایجی دارد که شما آن را مهم میدانید، نتایجی که ممکن است با توجه به ارزشهای کلی شما متفاوت باشد.
هر کسی بر اساس اولویت و ارزش گذاری شخصی کارهایش را به ثمر میرساند.
با این حال، به طور کلی، نویسندگان به این نتیجه میرسند که تلاش برای به تعویق انداختن تعلل کنندگان برای انجام به موقع کارها تنها نتیجه معکوس خواهد داشت.
در عوض، ترویج آنچه که آنها “شایستگی انگیزشی” مینامند، مؤثرتر است، تا افراد بتوانند اهدافی را انتخاب کنند و برای خود تعیین کنند که با انگیزهها و ارزشهای درونی شان مطابقت داشته باشد.
نویسندگان ادعا میکنند به تعویق انداختن کارها به خودی خود یک رفتار غیرمنطقی نیست و همچنین با بازگشت به تفسیر روان درمانی پویشی یا پویا، منعکس کننده تمایلات عصبی و خود شکست دهنده و سرکوب گرانه نیست.
به طور خلاصه، لازم نیست که تعلل کنندگان را از نظر اخلاقی افرادی دارای کمبود، یا ناتوان در ایجاد انگیزه برای انجام کارها بدانیم.
اگر شما یا افراد مهم زندگیتان از تعریف استاندارد اهمال کاری استفاده میکنید، مهم است که این رویکرد وسیعتر را برای درک نقش ارزشها بهعنوان تأثیر بر شیوههای مصرف انرژی افراد در پیش بگیرید.
تحقق زندگی شما بستگی به دستیابی نتایجی دارد که شما آن را مهم میدانید، نتایجی که ممکن است با توجه به ارزشهای کلی شما متفاوت باشد.
هر کسی بر اساس اولویت و ارزش گذاری شخصی کارهایش را به ثمر میرساند.