کودک آسیبپذیر است، مراقب خطاهای تربیتی باشید – بخش دوم
کودک آسیبپذیر است، مراقب خطاهای تربیتی باشید – بخش اول
در مطلب گذشته به برخی از آسیب های رفتاری، احساسی و کلامی که ممکن است به کودک وارد شود را بررسی کردیم.
در ادامه این مقاله، این موارد را بیشتر با یکدیگر بررسی می کنیم.
کودک میتواند رفتارهای خشن شما را یاد بگیرد
گاهی اوقات فرزند شما کاری اشتباه انجام میدهد و شما با او تند برخورد میکنید.
به عنوان مثال او به سراغ کتابخانه میرود و آنجا را به هم میریزد، شما برای اینکه در کار او ممانعت ایجاد کنید صدایتان را بالا میبرید یا روی دست او میزنید.
چیزی که ما نمیدانیم این است که کودک، رفتار و گفتار شما را یاد میگیرد و آنها را تکرار میکند. ممکن است چند ماه بعد از مربی مهدکودک او بشنوید که برخورد تندی با همکلاسیهای خود دارد. او از برخورد شما این برداشت را میکند که اگر کسی اشتباهی مرتکب شد، به جای گوشزد کردن اشتباه، حتماً باید با او برخورد تندی انجام دهد.
شما بهترین الگو برای کودک هستید
والدین گاهی اوقات فراموش میکنند که چه تأثیر بزرگی در زندگی کودک خود دارند.
ما باید بدانیم که مهمترین الگوی رفتاری، احساسی و فکری کودکان خود هستیم و این واقعیتی تغییرناپذیر است.
بنابراین اگر میخواهید او استانداردهای زندگی را به خوبی یاد بگیرد، چه گزینهای بهتر از الگو قرار دادن خودتان.
شما با رفتار مناسب خود به او نشان میدهد که چگونه میتواند مناسبترین تصمیم را اتخاذ کند و یا چطور میتواند رفتاری تأثیرگذار با دیگران داشته باشد.
حواستان باشد تا در برخورد با کودک کنترل خود را از دست ندهید
مراقبت از یک کودک خردسال اصلاً کار سادهای نیست.
خصوصاً اگر فرزند شما پر جنب و جوش باشد، انرژی زیادتری هم از شما میگیرد.
بنابراین ممکن است گاهی اوقات که بسیار خسته میشوید،کنترل خود را از دست بدهید و فریادی بر سر او بکشید.
ما قبلاً بارها و بارها در مورد تأثیرات این شیوه تربیتی توضیح دادهایم و به خوبی میدانیم که این نوع برخوردها میتواند چه تأثیرات مخربی در آینده کودک داشته باشد.
بنابراین شما به عنوان پدر یا مادر، در درجه اول با از سلامت روان و جسم خود مراقبت کنید.
چرا والدین باید مراقب سلامت جسم و روان خود باشند
سلامت جسم و روان والدین تأثیر عمیقی بر روی برخورد آنها با کودک دارد.
شما پدر یا مادر خستهای را تصور کنید که از سر کار خود برگشته و حالا باید با فرزند خردسال خود نیز بازی کنید.
طبیعی است که این فرد به دلیل خستگی زیاد دچار کلافگی و مسائل شدیدتری نظیر اضطراب خواهد شد.
ما باید بدانیم که در قدم اول، مراقبت از خود اهمیت ویژهای دارد زیرا ما راحتتر میتوانیم به نیازهای فرزند خود پاسخ دهیم به اندازه کافی استراحت کنید، قدم بزنید، ورزش کنید، کتاب مورد علاقه خود را بخوانید و حتی به روانشناس مراجعه کنید.
انتظارات طولانی کودک را کلافه میکند
موقعیتهایی که در آن کودک باید چند ساعت یک جا بنشیند، همیشه برای او آزار دهنده است و کلافه میشود.
مثلاً مانند در ترافیک یا انتظار در مطب دکتر، برای هیچ بچهای خوشایند نیست.
اگر بخواهیم صادقانه بگوییم هیچ کس واقعاً دوست ندارد در صف قرار بگیرد یا منتظر بماند. اما تفاوت ما بزرگسالان با کودکان در این است
که ما بالأخره شیوهای پیدا میکنیم تا ذهن خود را از موقعیتی که در آن گیر افتادهایم منحرف کنیم.
اما بچه این امتیاز را ندارد و باید برای او این شرایط مهیا شود.
به عنوان مثال شما میتوانید از بازی استفاده کنید تا این گذران وقت آزاردهنده نباشد.
با توضیحات مفصل خود کودک را کلافه نکنید
گاهی اوقات والدین با توضیحات مفصل و جز به جز خود، بچه را کلافه میکنند.
نکته مهم داستان این است که وقتی کودکان کلافه یا خسته میشوند، دیگر به حرفهای شما گوش نمیدهند و وارد دنیای فانتزی خودشان می شود.
بنابراین توضیحات مفصل نه تنها کمککننده نیست، بلکه چیزهای مهمی که کودک باید بداند و به خاطر بسپارد نیز نادیده گرفته میشود.
بهتر است حرفهای خود را کوتاه بیان کنیم و حاشیه نرویم. شما میتوانید با توضیحات کوتاه و دقیق دستاورد بیشتری داشته باشید.
ما باید به کودک اجازه دهیم دنیا را تجربه کند
یکی از بهترین شیوههای یادگیری کودک، تجربه کردن است.
به عنوان مثال زمانی که زمین میخورد، یاد می گیرد که میتواند به تنهایی بلند بشود.
حال تصور کنید والدینی که به دلیل نگرانی زیاد حتی اجازه بازی کردن به فرزند خود نمیدهند، یا هر زمان که زمین میخورد سریع او را بند میکنند،کودک خود را از تجربه کردن یکی از مهمترین تجارب زندگی محروم میسازند.
البته این حرف بدان معنا نیست که ما نباید مراقب کودکان باشیم اما این مراقبت نباید به صورت بیش از حد اندازه باشد
وظایف کودک را به جای او انجام ندهید
ما باید اجازه دهیم، کاری که کودک میتواند انجام دهد را به پایان برساند، زیرا این موضوع در شکلگیری و تقویت اعتمادبهنفس او بسیار موثر است.
گاهی اوقات والدین این باور را دارند که باید خیلی از کارهای کودک را انجام دهند تا او در موقعیت یا شرایط ناخوشایند قرار نگیرد.
اما باور کنید همین شرایط و موقعیتهای ناخوشایند، درسهای بسیاری برای او به همراه دارد.
حتی اگر اشتباه کرد باز هم اتفاق بدی نیفتاده و او میتواند به کمک شما دلایل شکست خود را بررسی کند تا در آینده رفتار مناسبتری اتخاذ کند.
شما میتوانید از اشتباهات خود را بر کود تعریف کنید
همه ما میدانیم که استفاده از تجربیات دیگران چقدر میتواند موثر باشد.
شما میتوانید این فرصت ارزشمند را در اختیار کودک قرار دهید.
از خاطرات خودتان زمانی که بچه بودید برای او تعریف کنید و تجربیات ارزشمند خود را در اختیارش قرار دهید.
اما بسیار مهم است، زمانی که از تجربیات خود برای کودک میگویید، لحن شما همراه با حسرت یا سرزنش نسبت به خود نباشد.
زیرا او سرزنش و احساس حسرت را جذب میکند، و آن انتظاری که داریم به نتیجه نمیرسد.
این موضوع یکی از مهمترین نکتههای تربتی والدین است که متأسفانه بسیار هم نادیده گرفته میشود.
به کودک قولی ندهید که نمیتوانید آن را عملی کنید، به همین سادگی! شما والدین او هستید و قرار است یک عمر در کنار هم زندگی کنید، وقتی نمیتوانید به قولهای خود عمل کنید دیگر چه انتظاری دارید که کودک دوباره به شما اعتماد کند.
برخی والدین برای خوشحال کردن فرزند خود قولهایی میدهند که بعدا نمیتوان آنها را به نتیجه رساند،بسیار مهم است که بتوانید جلوی خود را بگیرید.
اگر قولی دادید و تمام تلاش خود را کردید که آن به نتیجه برسد اما این اتفاق نیفتاد، بهتر است دلایل آن را برای فرزند خود توضیح دهید.