نشانه های اختلال شخصیتی خودشیفته – بخش سوم
عواملی که به ما نشان میدهد در یک رابطه با فرد خودشیفته طرف هستیم
در ادامه مطالب گذشته به بررسیو ویژگی های اختلال شخصیتی خودشیفته می پردازیم
شرم
مهمترین هیجان درگیر در اختلال شخصیتی خودشیفته، شرم است.
ما میدانیم که فرد خودشیفته از آنجایی که فکر میکند همیشه درست میگوید، به احساس گناه اجازه نمیدهد به سراغ او بیاید اما واقعیت این است که شرم عمیقی در درون او وجود دارد.
شرم یعنی فرد این باور را دارد که چیزی بسیار عمیق و دائمی در درون او سبب میشود که احساس ناکارآمد و بد بودن نسبت به خودش داشته باشد. بخش از وجود نارسیس که اتفاقاً همیشه در حال سرکوب شدن است، از رنجی عمیقی و احساساتی نظیر ناامنی و ترس و رهاشدگی آزرده است. او دائماً تلاش میکند تا خود واقعی خود را از دید دیگران مخفی کند و اجازه ندهد که دیده شود.
بنابراین میتوانید به خوبی دلیل رفتارهای او در هنگام مواجه با شکست و سرزنش را ببینید و درک کنید. هر سرزنشی او را یک قدم به خود واقعی خود نزدیکتر میکند که بسیار برایش ترسناک است.
کلامی کردن احساسات
احتمالاً شما هم دچار این اشتباه شدهاید که تلاش کردید با گفتگو منطقی با یک خودشیفته به او نشان دهید که چقدر از رفتار او آسیب دیدهاید.
شما فکر میکردید که اگر به صورت او بفهمد که چه آسیبی به شما زده احتمالاً عذرخواهی خواهد کرد و رفتارش را تغییر خواهد داد.
متأسفانه جملات شما برای فردی که فقط افکار و رفتار خودش مهم است، چندان معنایی ندارد و حتی اگر بگویید که شما را درک میکند باز هم نباید آن را خیلی جدی بگیرید. از این رو آنها اغلب واکنشهای خود را بر پایه احساسات و افکار خود تنظیم میکنند و به دنبال هر آن چیزی میروند که برایشان مهم است. آنها همیشه دنبال چیزی خارج از خودشان هستند تا حالشان خوب باشد و به خاطر همین مسئله نمیتوانند به احساسات خود دسترسی داشته باشند.
ترس
تمام زندگی فرد خودشیفته تحت تأثیر ترس است.
البته این ترس در بسیاری از این افراد عمیق و سرکوب شده است و معمولاً خود آنها نسبت به وجود آن آگاه نیستند.
دائماً این هراس در آنها وجود دارد که مورد تمسخر، تحقیر و رها شدن قرار بگیرد.
شاید برای خیلی از شما جالب باشد که چگونه ممکن است ترس جایگاهی در ساختار اختلال شخصیتی خودشیفته وجود داشته باشد،
اما باور کنید که اوضاع از آن چیزی که فکر میکنید هم مشکلتر است.
از آنجایی که آنها هراسان به هر چیز نگاه میکنند،کاملاً طبیعی است که نمیتوانند به راحتی به فرد دیگری اعتماد کنند.
این موضوع تأثیر بدی بر روی روابط آنها، خصوصاً رابطه عاطفی دارد.
متأسفانه بودن در رابطه نزدیک برای فرد خودشیفته یک مشکل جدی است زیرا دائماً در این هراس به سر میبرد که نکند طرف مقابل بخش آسیبپذیر یا ناکامل او را ببیند و تنهایش بگذارد، برای همین همیشه یک فاصلهای رعایت میشود.
در مواجه با فردا خودشیفته، گاهی فراموش میکنیم که خود او اولین کسی است که بخش آسیبپذیر و ناکامل خود را طرد کرده است و نمیخواهد با آن مواجه شود.
برای همین باید دائماً با کمک انواع و اقسام مکانیزمها به خود دروغ بگوید و با آن بخش فاصله ایجاد کند.
اضطراب
واقعاً شاید بخش اضطراب با توجه به مطالبی که در بالا گفتیم زیاد نیاز به توضیح نداشته باشد.
ما در این مقاله تلاش کردیم بخش آسیبدیده روان یک خودشیفته را به شما نشان دهیم که معمولاً کمتر دیده میشود. فرد خودشیفته هر زمان که در خطر دیده شدن قسمت آسیبدیده خود قرار میگیرد، سطح اضطراب بالایی را تجربه میکند. هرچند که ما میدانیم تجربه اضطراب تا حدود زیادی میتواند مفید باشد اما فرد خودشیفته به سرعت تلاش میکند تا از شر آن خلاص شود.
اختلال شخصیتی خودشیفته
با تجربه اضطرابی مشکل جدید دارد زیرا اضطراب هر لحظه تلاش میکند به او یادآور شود که مشکلی وجود دارد، مشکلی که او سعی کرده سرکوبش کند.
ناتوانی در انجام کار تیمی
فردی که عادت دارد هم چیز را کنترل کند و یا به بقیه امر و نهی کند که این کار را انجام دهید و آن یکی را رها کنید، دیگر چگونه میتواند کار تیمی انجام دهد. انجام کار تیمی و البته همکاری با دیگران، نیازمند فداکاری، انعطافپذیری و درک مشخص از نیازها و احساسات دیگران است.
ما مشغول صحبت در مورد فردی هستیم که یکی از ویژگیهای بارز او خودمحوری و خودخواهی است.
آنها به سختی میتوانند کاری انجام دهند که همه خوشحال شوند، و به همان میزان به سختی میتوانند اقدامی برای موفقیت دیگران انجام دهند.
آنها در دنیایی زندگی میکنند که به شدت تنها است.
و تنهایی به این افراد امنیت میدهد. بنابراین خواسته یا ناخواسته دیگران را از خود جدا میکنند.
در نهایت باید بپذیریم که اختلال شخصیتی خودشیفته هم مانند اختلالات دیگر درمانپذیر است.
اما مسیر درمان و جاده سلامت روان چیزی است که پیمودن آن نیازمند تهعد و پذیرش زیادی است.
ما به صورت تجربی میدانیم که این موضوع امکانپذیر است و میشود تغییرات را ایجاد کرد.