زمانی که احساسات (هیجان) قدیمی دست از سر ما بر نمی‌دارند – درمان متمرکز بر هیجان
هیجان قدیمی یا احساس قدیمی تجربه‌ای روانی است که از یک خاطره در ذهن ما باز می‌ماند، و در شرایط مختلف دوباره تجربه می‌شود و ما را به گذشته پرتاب می‌کند.
ما به خوبی میدانیم که در یک اتاق یا خانه بر هم ریخته، قرار نیست آت و آشغال‌هایی که روی هم انباشته شده‌اند، به خودی خود مرتب شوند. شما باید زمان بگذارید و با حوصله همه چیز را پاک‌سازی کنید. همین موضوع در مورد هیجان نیز صادق است.
در عمق وجود ما هیجاناتی باستانی و قدیمی وجود دارند که سال‌های سال پیش باید به پایان می‌رسیدند اما بنا به دلایلی هنوز هم زنده‌اند و بر روی زندگی ما تأثیر می‌گذارند.
فراموش نکنیم که هیجان قرار نیست به پایان رسیدن موقعیت و شرایطی که سبب بروز آن شده، به پایان برسد.
در فنگ شویی (feng shui)، گفته می‌شود که تمام وسایل خانه و محیط زندگی، به شما وصل هستند و به ما انرژی مثبت یا منفی می‌دهند. به خاطر همین است دائماً در محیط انباشته و به هم ریخته، احساس کلافگی و خستگی به ما دست می‌دهد. ما تلاش می‌کنیم که هیجانات قدیمی خود را سرکوب کنیم یا نادیده بگیریم و همین مسئله سبب می‌شود که این تجربیات کهنه، انرژی زیادی از ما بگیرند.
اما مشکل اصلی زمانی خود را نشان می‌دهد، که ما نسبت به این هیجانات آگاه نیستیم.
در این شرایط، هیجان سبب بروز رفتاری می‌شود که در موقعیت فعلی زندگی ما آسیب رسان یا ناکارآمد است.
مثلاً آن‌ها خود را در غالب حرف‌های تند، بی‌صبری، گریه‌های بی‌دلیل، اضطراب و افسردگی، نشان می‌دهند.
شاید افسردگی را بتوانیم مهم‌ترین نتیجه تجربه این هیجانات کهنه در نظر بگیریم.
شما غزیزان می توانید برای درمان فردی با رویکرد متمرکز بر هیجان با خانم شیرین سادات اطیابی دانش آموخته و درمانگر EFT مشاوره حضوری داشته باشید.
برای تعیین وقت مشاوره قبلی با شماره های زیر تماس حاصل فرمائید:
۰۲۱-۲۲۹۱۵۳۸۵-۸۶
هیجانات مانند خرت و پرت ذهن ما را انباشته می‌کنند – درمان متمرکز بر هیجان
برای رهایی از احساسات قدیمی باید با آن‌ها مانند خرت و پرت روانی و ذهنی برخورد کنید.
البته فراموش نکنیم که هدف ما از این مسائل بی‌ارزش نشان دادن هیجان نیست، بلکه می‌خواهیم یادآور شویم که هر چیز باید در جای خود قرار بگیرد.
آن احساسات به دلیل آنجا هستند. یادتان باشد که لباس‌های قدیمی در کمد لباستان با پای خود آنجا نرفته‌اند و شما بودید آن‌ها را در کمد قرار داده‌اید.
احساسات در یک تجربه یا خاطره به وجود می‌آیند و تا زمانی که آن تجربه کامل نشده باقی می‌مانند.
تمام اشیا خانه شما و تمام احساساتتان، ریشه‌ای دارند. ما باید بپذیریم که احساساتی مانند تنفرت، اشتیاق و فقدان حق دارند که حضور داشته باشند.
ما برای رهایی از آن‌ها نیازمند تلاشی آگاهانه هستیم. واقعیت داستان این است که برای همه ما خلاصی از داشته‌های قدیمی، خصوصاً آن‌ها که یادآور دوران خاصی از زندگی ما هستند، دشوار است. ما هم به دلایلی ترجیح می‌دهیم که احساسات قدیمی را حفظ کنیم.
اما زمانی که فرد با این واقعیت مواجه می‌شود که این احساسات قدیمی برای او مشکل ساز هستند، تصمیم می‌گیرد که خود را از زنجیر آن‌ها رها کند. البته تصمیم گرفتن در مورد این موضوع شاید ساده‌ترین بخش داستان باشد زیرا با فرآیند سخت و دردناکی مواجه هستیم؛ ما باید احساس را، احساس کنیم تا به پایان برسد.
برای رهایی باید احساس کنید – درمان متمرکز بر هیجان
باید با نگاهی مهربانانه و کنجکاوانه احساسات قدیمی را بررسی کنیم. شاید زمان خداحافظی فرا رسیده است.
خداحافظی همیشه کار سختی است، اما ما باید آن را انجام دهیم.
به هر هیجان توجه کنید و دلیل وجود آن را بفهمید. سؤالات زیر می‌تواند کمک کننده باشد؛
- چه نیاز در ورای آن هیجان وجود دارد؟
- کدام بخش از وجود شما هنوز در گذشته گیر کرده؟
- اگر عصبانی (خشمگین) هستید، چه بی‌عدالتی در حقتان انجام شده؟
- اگر از کسی یا موقعیتی متنفر هستید، چگونه ازتان سوءاستفاده شده یا چه چیزی مانع آن شده که نتوانید حق خود را بگیرید؟
- دلیل این اندوه که در قلبتان است چیست؟
- چه فرصتی را از دست داده‌اید که آلان برایش تأسف می‌خورید؟
- سوگواری از دست دادن چه کسی هستید؟
- چه کسی به شما این‌طور آسیب‌زده که تمام وجودتان را بی‌اعتمادی فرا گرفته؟
با مهربانی این سؤالات را از خود بپرسید. احتمالاً لحظات سختی را سپری خواهید کرد، بنابراین باید یاد بگیریم که مراقب خودمان باشیم. چالش‌های روانی ما یک شبه به وجود نیامده‌اند که بخواهند به سرعت تغییر کنند.
ما با ماهیتی ریشه‌دار مواجه هستیم که نیازمند توجه و مهربانی بسیار است.
هیجان فرآیندی پیچیده به شمار می‌رود. وجود احساسات قدیمی و ناخوشایند سبب می‌شود که ما نتوانیم به چالش‌های زندگی در زمان حال پاسخ دهیم.
مثلاً تصور کنید که حسابدار یک شرکت، با چرتکه یا یک ماشین حساب قدیمی بخواهد کارهایش را انجام دهد. ما باید بتوانیم در این لحظه خود را تجربه کنیم. این موضوع اهمیت حیاتی برای ما دارد.
در نهایت به یاد داشته باشید که باید به احساسات قدیمی خود توجه کنید. مثلاً اگر هنوز هم نسبت به اتفاقی حسرت می‌خورید یا هنوز چیزی وجود دارد که سبب خجالت شم می‌شود، باید کاری برای آن انجام دهید.
